کتاب برندسازی در ورزش و مدیریت بازاریابی برند در ورزش به قلم محسن اسماعیل ثانی و علی بنسبردی است که توسط انتشارات نسل روشن منتشر شده است. این کتاب روشهایی را به شما معرفی میکند تا به وسیلهی آنها افراد و سازمانها را به مشارکت در فعالیتهای ورزشی تشویق کنید و از این راه درآمد مطلوبی به دست آورید.
برندسازی از جمله فعالیتهاییست که این روزها صحبت پیرامون آن در دنیای کسب و کار بسیار داغ است؛ ورزش هم از این قاعده مستثنی نیست و برندسازی در این عرصه نیز همچون صنایع دیگر در حال رشد و گسترش است. سازمانهای ورزشی که به اهمیت برندسازی پی بردهاند، با اجرای آن توانستهاند توجه و علاقهی جامعه را به شکل قابل توجهی به خود کسب کنند، افراد زیادی را جذب نمایند و درآمد خود را به شکل چشمگیری افزایش دهند.
از مهمترین ابزار سازمانها برای شکلگیری و توسعه فرصتهای جدید کسب و کار میتوان به برندسازی ورزشی اشاره کرد. استفاده از برندسازی در ورزش به این معناست که یک نوع ورزش یا رویداد ورزشی و... میتواند به عنوان برند در نظر گرفته شود. از این رو به دست آوردن تصویری مثبت در ذهن مشتری ورزشی بسیار اهمیت دارد.
برند باعث میشود حتی در صنعت ورزش نیز در میان رقیبان بیشتر شناخته شوید و توانایی تشخیص و توجه به محصول یا خدمات ورزشی شما در میان انبوهی از موسسات افزایش یابد. در بازار شلوغ امروزی ورزش، متمایز کردن خود از رقیبان کاری سخت به حساب میآید و روز به روز نیز دشوارتر میشود؛ به همین جهت اهمیت برند بیشتر از قبل میشود چرا که باعث میشود تا در میان رقیبان بیشتر به چشم آیید.
وجود یک برند قوی در سازمان باعث میشود تا فروش محصولات کاهش نیابد، مشتریان از دست نروند و در نهایت سازمان در برابر بحرانها مقاومتر باشد. از طرفی برندسازی باعث ایجاد مشتریان وفادار میشود که به سازمان و محصولات شما اعتماد دارند و حاضرند برای خدمات شما هزینه بیشتری بپردازند. در واقع میتوان گفت وجود یک برند قوی باعث میشود تا شایستگی سازمان شما برای مشتریان اثبات شود.
شاید متمایزترین مهارت بنگاه های حرفه ای، توانایی آن ها در ایجاد، حفظ و نگهداری و توسعه ی علائم تجاری خود باشد(کاپفرر، ۱۳۸۵). با تشدید رقابت در تجارت و تغییرات سریع تکنولوژیکی و نیز افزایش قدرت و حق انتخاب مشتریان، موفقیت از آن شرکت هایی خواهد بود که قادر باشند به نحو شایسته تری انتظارات و ارزش های موردنظر مشتریان را درک و شناسایی کرده و به نحو مطلوب به آن ها پاسخ دهند (وانگ و همکاران، ۲۰۰۷).
نام تجاری به عنوان رکن و اساس بازی رقابتی امروز، عنصری است که باید به دقت ایجاد، تعریف و مدیریت شود تا سازمان و شرکت ها بتوانند با تکیه بر این ستون، سودآوری هرچه بیشتر را برای کسب و کار خود، رقم بزنند. لازم به یادآوری ست که ویژگی های برندها یا نام های تجاری بر رفتار مشتری تأثیرگذار است و دنیای تجارت امروز به استراتژی های برندگذاری نیاز دارد(جوانمرد، ۱۳۸۸). تا چند سال پیش دغدغه عمده شرکتها و موسسات در یافتن و جذب مشتریان بیشتر بوده است. در حال حاضرحفظ و راضی نگه داشتن مشتریان خود از اهم فعالیتهای کسب و کارهای موفق می باشد. این شرکت ها همواره در جهت ارتقای رضایت مشتریان از محصولات/خدمات (شرکتهایشان) از هیچ کوششی فروگذار نبوده اند. در این راستا مفاهیمی همچون مدیریت بر مبنای رضایت مشتریان، مدیریت کیفیت فراگیر و ... در شرکت ها پیاده شده است.
همواره این شرکت ها همچنین با اندازه گیری منظم شاخص رضایت مشتریان ضمن کنترل و ارزیابی عملکرد برنامه های خود، در تلاشند تا دل مشتریان را بدست آورده و آن ها را از خودشان راضی نگه بدارند. در دنیای تجارت امروز که رقابت بین شرکت ها بسیار نزدیک به هم شده و هر شرکت می کوشد تا کالا یا خدمت خود را چنان ارائه دهد که از رقبا عقب نماند، توجه به مؤلفه های دیگری که بر انتخاب مشتریان اثر می گذارند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از عمده ترین عوامل مؤثر بر انتخاب مشتری، تصویر ذهنی مشتری از نام تجاری موردنظر است. نام تجاری یا برند یکی از دارایی های نامشهود شرکت هاست که می تواند نقش عمده ای در رشد و قابلیت سودآوری آن ها، در درازمدت داشته باشد. به خصوص آنکه برای نام تجاری از قوانین انحصاری خاصی نیز می توان بهره گرفت.