کتاب أمالقری، اثر عبدالرحمن بن احمدکواکبی، داستانی است که بهصورت گزارشنامه مذاکرات و فعالیتهای یک جمعیت بینالمللی اسلامی تنظیم شده که هدف این جمعیت خیالی، بررسی دشواریهای دنیای اسلامی و جستجوی راه رهایی از آن دشواریها است که در وحدت نظر مسلمین قابل تحقق است.
بیتردید، کتاب أمالقری را میتوان یکی از آثار شگفتانگیز جهان معرفی کرد؛ بهویژه آنکه کواکبی دستنویس نسخه اصلی کتاب خود را به جهت اخلاص یا هر انگیزه معنوی دیگری با نام مستعار «سید فراتی» امضا کرده است. کواکبی در کتاب أمالقری، متن گفتگوهای اجلاس خیالپردازانهای را در مکه به رشته تحریر درآورده است. وی بحث و گفتگو در مورد شرایط حساس مسلمانان و دلایل عقبماندگی امت اسلام را در قالب چنین نوشتاری، برای کتاب خود مناسب تشخیص داده است.
در روند برگزاری چنین کنگره فرضی، شصتوشش نماینده از سرتاسر جهان اسلام حضور دارند و ریاست آن برعهده یک استاد از اهالی مکه است. سیدفراتی یا همان اسم مستعار کواکبی نیز، سمت دبیر کلی کنگره را برعهده دارد. در این اجلاس، شانزده نشست بدون احتساب جلسه اختتامیه برگزار شده و گفتگوهای بسیاری در موضوعات مختلف در آن انجام شده است.
کتاب امالقری در واقع، ثبت مباحث و گفتگوهای این گردهمایی است. کواکبی در مقدمه ابتدا به مشکلات، چالشها و وضعیت نامساعدی که دامنگیر جهان اسلام شده است، اشاره میکند و سپس میکوشد علل آن را بیابد و در نهایت راهحلهایی را برای حل این مسئله در کتاب پیشنهاد میدهد.
کواکبی کتاب أمالقری را به شکل داستانی به رشته تحریر درآورده است. این موضوع سبب شد تا بسیاری از محققان و پژوهشگران گمان کنند این اثر، شرح کنگره واقعی است که در جهان خارج به وقوع پیوسته است. کواکبی به شکلی زیرکانه، نخستین مقالات کتاب را در روزنامه «المؤید» در سال ۱۳۱۶ق، به چاپ رساند. کواکبی چندین مرتبه اثر خود را ویرایش کرد؛ تا اینکه محمدرشید رضا با حذف عبارتهایی که در انتقاد از دولت عثمانی نوشته شده بود، مقالات را در روزنامه «المنار» منتشر کرد.
کواکبی در این کتاب، از درد جهان اسلام، داد سخن رانده است. او در این اثر تلاش میکند شرایط ملل اسلامی بهطور عام و ملتهای عرب را بهطور خاص، برای خواننده تشریح کند؛ تا مخاطب متوجه فساد و انحطاط موجود بین مسلمانان شود. او پس از بیان چالشها، سعی میکند راهحلهای مناسبی را برای خروج از این بحران پیشنهاد دهد. کواکبی یک طرح واقعگرایانه را دنبال میکند که هدف آن رساندن جهان اسلام، به قلههای سعادت دنیوی و اخروی است. کواکبی به این نتیجه رسیده است که حکومت اگر رقیبی نداشته باشد، مستبدانه رفتار خواهد کرد.
موضوع انحطاط اسلام به هزار سال پیش یا بیشتر باز میگردد. پایههای مستحکم اسلام تنها عاملی بوده که عزت این دین را در قرون متمادی حفظ کرده است، بهگونهای که مسلمانان در همه زمینهها از دیگر ملت ها پیشی گرفتند، ولی اکنون به جایی رسیدهایم که بنابر شواهد برخی کشورها در علوم و فنون جدید ما را پشت سر گذاشتهاند. این مزیت باعث شده است آن دولتها قدرت بیشتری یابند و بتوانند نفوذ خود را در کشورها و میان شهروندان آنها، اعم از جوامع اسلامی و غیراسلامی، گسترش دهند.
مسلمانان همچنان در خواب زمستانی به سر میبرند و به همین دلیل، رخوت و مستی بر سراسر پیکر جهان اسلام حاکم شده است. این خطر در حال نزدیک شدن به سمت قلب جهان اسلام، یعنی شبه جزیره عربستان است. در سالیان اخیر مسلمانان با بصیرت به پیامدهای این موضوع پی بردهاند و خداوند با دادن نور بصیرت به این افراد، در حقیقت ثواب جهاد الهی را به آنان عطا کرده است.