کتاب نبرد برای سارایوو، نوشتۀ «کریم لوچارویچ» ملقب به «دکتر» از فرماندهان مقاومت سارایوو در طی دوران تجاوز به این شهر، بین سالهای 1992 تا 1995 میلادی است. کتاب نبرد برای سارایوو، حوادث نخستین و سختترین سال جنگ، یعنی سال 92 میلادی را، در سارایوو و مناطق دیگر روایت میکند.
روایتهای کتاب نبرد برای سارایوو از جنگ، واقعی هستند. روایت مردمی که ناگهان در مقابل تجاوز صربی قرار گرفتند و برای دفاع و مقاومت دست به خلق حماسهها زدند. بسیاری از شخصیتهای کتاب نبرد برای سارایوو واقعی هستند.
میچو به عنوان متخصص ارتباطات در ادارۀ هواشناسی بوسنی و هرزگوین، در سارایوو کار میکرد. از طریق سیستم موج کوتاه، از ادارهاش سرتاسر بوسنی را پوشش میداد. دستگاههای بیسیم او «کوزار11» در جنگ هم میتوانست مفید باشد. میچو با این دستگاهها، ارتباطش را با توزلا، گراداچاک، بانیالوکا، سانسکی موست، لیونو، گاچکو، بیلچ، موستار، بوگوینو، یایتسه، چمرن و استولاتس برقرار میکرد.
اوایل 1990، مرکز سارایوو 32 دستگاه جدید از کارخانه «گایچویچ» گرفت. با این دستگاهها گراداچاک، مودریچ، بوسانسکی، شاماتس و اوراشیه را پوشش دادند. میچو به من گفت میتواند همۀ این دستگاهها را، از همه محلهایی که او با آن ها ارتباط داشت، بیاورد سارایوو. توضیح داد که چطور دستگاهها را در «بانیالوکا» باز کرد و بعد از جایی به جای دیگر برد. حاریز، میرزا، سنان و ژوتی هم به او کمک کردند.