در کتاب اقتصاد صهیونیسم همت بر آن بوده که نحوه تعامل نگرهها، مؤلفهها و عناصر اقتصادی نظام سرمایهسالاری و رابطه آن با الیگارشی صهیونیسم جهانی مورد بررسی قرار گیرد. در کتاب اقتصاد صهیونیسم پس از بررسی تاریخچهای از مکاتب اقتصادی و بررسی نفوذ الیگارشی یهود در مناسب اقتصادی جهان، به تبیین سازمان شبکهای و پیچیدهی اقتصاد صهیونیستی در جهان پرداخته شده است؛ لذا کتاب اقتصاد صهیونیسم درآمدی است بر تاریخچه نفوذی عظیم در سیستم اقتصادی جهان که موجب کمرنگی نظام اقتصادی جبهه حق و ناتمام ماندن رسالت تکامل انسانها در طول تاریخ گشته است. تنها راهکار مبارزه با این نوع از نفوذ، تبیین و اجرای سیاستهای «اقتصاد مقاومتی»، در سطح داخل و عرصه بینالملل است، چرا که نظام اقتصاد مقاوتی، برگرفته از تفکر توحیدی و مبانی فکری اسلام عزیز میباشد.
اقتصاد یهود در مسیحیت نیز بیتاثیر نبود، از جمله دخالت مدیچیها در انتخاب پاپ که بعدها به تفصیل بدان خواهیم پرداخت، یا حتی مبارزه کاتولیکها با زرسالاران یهودی در سال 1880 میلادی به پیدایش بانک کاتولیک «یونیون جنرال» انجامید که سادهلوحانه تصور میرفت میتواند به نفوذ زرسالاران یهودی در اقتصاد فرانسه پایان دهد. این بانک با دسیسه آشکار روچیلدها ورشکسته شد و پیامد این حادثه، ایجاد موجی از نفرت علیه زرسالاری یهودی بود.
بانکهای صهیونیستی
از گذشته تا کنون، یهودیان نقش مؤثری در فعالیت بانکداری در دنیا داشتهاند، نفوذ گسترده آنها در ساختارهای حکومتی کشورهای اروپایی و حتی ایران و ادامه حیات با زندگی انگلی، ساختاری را برای آنها مهیا کرده است که موفق شدهاند به یک سازمان گسترده پولی و مالی برسند؛ تا جایی که، دیگر حتی انتخاب بزرگترین بانکداران یهودی به عنوان رئیس جمهور آمریکا دور از شانش دانسته میشد، چرا که بانکداران بزرگ یهودی نفوذ بالایی در نهادهای سیاسی دارند و برای دنیا تصمیم میگیرند.