کتاب بگو که او ... (چاپی و pdf)

معرفی کتاب بگو که او...

«مجموعه تطهیر با جاری قرآن» تفسیر تعدادی از سوره‌های قرآن با روشی نوین است که در انتشارات لیله‌القدر به چاپ رسیده است. در این مجموعه، مولف سعی کرده تا با توجه به نارسایی و جوابگو نبودن روش‌های مجموعی و موضوعی و واژه‌ای در تفسیر قرآن، اعم از روش‌های جدید و قدیم و هم چنین ناقص بودن روش کار با قرآن با توجه به شان نزول و تاریخ نزول و با توجه به تفاسیر و اقوال و تداعی و معانی و جریان عمل، راه و روشی نو، در رابطه با کار قرآن و تفسیر آن، ارائه دهد.

این روش، با توجه به سه اصل: درک ضرورت و نیاز به قرآن، شناخت مواضع آیه ها و تلاوت آن ها در جایگاه خویش و جریان رویش انسان، نه جریان عمل، به مفردات و بررسی کلمه ها و جمله ها، به ترکیب و شروع و ختم آیه ها به روابط و بررسی ارتباط آیات با همدیگر، به فضای آیات و جایگاه آن‌ها، توجه دارد.

مجموعه تطهیر با جاری قرآن پیش از آنکه تفسیر باشد، جریان وجودی ماست؛ چراکه ما به هر اندازه جاری شویم و به طهارت برسیم، حقیقت سوره برایمان آشکارتر‌ می‌شود.
در جلد پنجم از تطهیر با جاری قرآن که به نام بگو که او... منتشر شده است، به تفسیر سوره توحید‌ پرداخته شده است. استاد علی صفایی‌حائری در این کتاب برای جریان ما و جریان فکر ما درباره مبدأ هستی زمینه‌سازی می‌کنند تا به واسطه همان گام‌های تفسیری که در کتاب روش برداشت از قرآن توضیح داده شد، به اندازه حرکتمان، از رابطه‌ها و مصادیق پرده برداشته شود. جریان فکری مطرح‌شده در این کتاب نشان‌دهنده تسلط ایشان بر مباحث عقلی و فلسفی است که به واسطه این حرکت عقلی، مخاطب آماده دریافت تعالیم وحی خواهد شد و خواهیم دید روش قرآن در شناخت خدا اثباتی نیست، بلکه توصیفی است. تفاوت و مزایای این روش با روش معمول را در این کتاب خواهید دید.

گزیده کتاب بگو که او...

با توجه به نامحدودی، بی‌مانندی او هم مشخص می‌شود. این است که نباید رحمت و غضب، سمع و بصر و رؤیت و نظارت او را این‌گونه که از خودمان تصور داریم، تصور بکنیم. غضب او حرکت و جنبشی در او ایجاد نمی‌کند. چشم او و گوش او یک چشم بزرگ و گوش بزرگ نیست. اینها همان احاطه او هستند، همان حضور او هستند. او در تمامی صفاتش مانند ندارد. اگر مانندی داشت محکوم بود؛ مثل آن بود.

او مثل ماده، مثل انرژی و مثل قانون‌ها نیست. او برابر و مساوی ندارد. نمی‌توان او را با پدیده‌ها و یا با نظام حاکم بر هستی و یا با واسطه پدیده‌ها و نظام‌ها برابر دانست او با مُلک و مَلَکُوت و مَلِک مساوی نیست که او حاکم و مالک هستی است.