امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
79,000
خرید
213,000
10%
191,700
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب ناطور دشت

ناطورِ دشت نام رمانی از نویسندهٔ آمریکایی جروم دیوید سلینجر است که در ابتدا به صورت دنباله‌دار در سال‌های ۱۹۴۵–۴۶ انتشار یافت. این رمان کلاسیک که در اصل برای مخاطب بزرگسال منتشر شده بود، به دلیل درون‌مایه طغیان‌گری و عصبانیت نوجوان داستان، مورد توجه بسیاری از نوجوانان قرار گرفت. ناطور دشت در مدت کمی شهرت و محبوبیت فراوانی برای او به همراه آورد و بنگاه انتشاراتی راندوم هاوس در سال ۱۹۹۹ آن را به‌عنوان شصت‌وچهارمین رمان برتر سده بیستم معرفی کرد. این کتاب اولین بار در دههٔ ۱۳۴۰ خورشیدی توسط احمد کریمی به فارسی ترجمه شده‌است. عبارت «ناطور دشت» ترجمهٔ Catcher in the Rye و برگرفته از شعری از سعدی در باب پنجم کتاب بوستان است. ناطور (ناتور) به‌معنی «حافظ و نگهدارِ باغ و دشت» است.

هولدن کالفیلد نوجوانی هفده ساله است که در لحظهٔ آغاز رمان در یک مرکز درمانی بستری است و ظاهراً قصد دارد آنچه را پیش از رسیدن به این‌جا از سر گذرانده، برای کسی تعریف کند و همین کار را هم می‌کند و رمان نیز بر همین پایه شکل می‌گیرد. در زمان اتفاق افتادن ماجراهای داستان، هولدن پسر شانزده ساله‌ای است که در مدرسهٔ شبانه‌روزی «پنسی» تحصیل می‌کند و حالا در آستانهٔ کریسمس به علت ضعف تحصیلی (چهار درس از پنج درسش را مردود شده و تنها در درس انگلیسی نمرهٔ قبولی آورده‌است) از دبیرستان اخراج شده و باید به خانه‌شان در نیویورک برگردد. تمام ماجراهای داستان طی همین سه روزی (شنبه، یک‌شنبه و دوشنبه) که هولدن از مدرسه برای رفتن به خانه خارج می‌شود، اتفاق می‌افتد. او می‌خواهد تا چهارشنبه که نامهٔ مدیر راجع به اخراج او به دست پدر و مادرش می‌رسد و آب‌ها کمی از آسیاب می‌افتد، به خانه بازنگردد. به همین خاطر، از زمانی که از مدرسه خارج می‌شود، دو روز را سرگردان و بدون مکان مشخصی سپری می‌کند و این دو روز سفر و گشت و گذار، نمادی است از سفر هولدن از کودکی به دنیای جوانی و از دست دادن معصومیتش در جامعهٔ پُر هرج و مرج آمریکا. 

گزیده کتاب ناطور دشت

اگر واقعاً می‌خواهید در این مورد چیزی بشنوید، لابد اولین چیزی که می‌خواهید بدانید، این است که من کجا به دنیا آمدم و بچگی نکبت‌بارم چطور گذشت و پدر و مادرم پیش از من چه کار می‌کردند و از این مزخرفاتی که آدم را به یاد دیوید کاپرفیلد می‌اندازد؛ اما راستش را بخواهید من میل ندارم وارد این موضوع‌ها بشوم، چون که اولاً حوصله اش را ندارم و درثانی اگر کوچکترین حرفی درباره زندگی خصوصی پدر و مادرم بزنم، هر دو چنان از کوره در می‌روند که نگو. در این جور موارد خیلی زودرنج هستند به خصوص پدرم. البته باید بگویم که آدم‌های خوبی هستند، در این حرفی نیست؛ اما درعین‌حال بی‌اندازه زودرنج و عصبانی مزاج‌اند. گذشته از این خیال ندارم که شرح حال خودم را از اول تا آخر برایتان تعریف کنم. من فقط راجع به آن قضیه‌ای که نزدیکی‌های کریسمس گذشته برایم پیش آمد، برایتان صحبت خواهم کرد؛ یعنی درست قبل از اینکه کارم زار بشود و مجبور بشوم بیایم اینجا و خودم را بزنم به سیم آخر...

صفحات کتاب :
233
کنگره :
1395 2ن 7الف/ 2535 PS
دیویی :
54/813
کتابشناسی ملی :
4162357
شابک :
9789640018439
سال نشر :
1403

کتاب های مشابه ناطور دشت