یغمایی در معرفی اثر خویش چنین می گوید: دلدادگی داستانی شگفت است؛ چنان شگفت که بزرگانی چون فردوسی و نظامی هم از کنار آن آسوده گذر نکردند. و چه بسا آوازهی ایشان برگرفته از این داستانهای دلکش است. هنر سرودن آمیخته با داستان دوری و رسیدن. این جادویی است که هر شنوندهای را از خود بی خود میکند. در پارسی شیرین، در ایران زیبا، داستان دلدادگی کم نیست.
... و دوبیتیهایی که گرچه کوتاه، گاه خود یک داستانی بلند است. چنان خواننده با دوبیت به ژرفای داستان فرو میرود که گویی یک مثنوی خوانده. دوبیتیهای باباطاهر سرآمد این عاشقانههای کوتاه است. و اینک دلبرنامه، عاشقانه های کوتاه من از غم و شادی، از بودن و نبودن، از یار.
به نام خدایی که دل آفرید
چنین پای آن را به گل آفرید
خدایی که جای دل از آسمان
دل یار من را چو هل آفرید
اشک چشمان تو را خود می کنم از گونه پاک
رنج جان اندر جهان خود می برم در زیر خاک
سوی من تنها تو آی ای نازنین بی وفا
تا تورا من لب بخندانم به دنیا تا نراک