روزی پیامبر صلی الله علیه وآله به خانهی دخترش فاطمه سلام الله علیها رفت. فاطمه سلام الله علیها در حال آشپزی بود و علی علیه السلام هم در گوشهای از اتاق خوابیده بود. حسن و حسین هم کنار پدرشان به خواب رفته بودند. اندکی بعد حسن از خواب بیدار شد و از پیامبر صلی الله علیه و آله خواست که به او آب یا شیر بدهد. همان موقع حسین هم به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت : "بابابزرگ! بگذار اول من شیر بخورم."پیامبر صلی الله علیه و آله با مهربانی فرمود: "عزیزم! برادرت زودتر شیرخواسته بود/" فاطمه سلام الله علیها به پیامبر صل الله علیه و آله گفت: "پدرجان! گویا شما حسن را بیشتر از حسین دوست دارید."
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:" نه، اورا بیش تر دوست ندارم. من هر دوی آنها را به یک اندازه دوست دارم اما این حسن بود که اول شیر خواست."