کتاب تلخ و شیرین کرونا نوشته گروهی از نویسندگان است. این کتاب شامل داستان ها و خاطرات زیبا از وضعیت خوب و بد کرونا در کشور است. همهگیری ویروس کووید ۱۹ توانست جامعه جهانی را از حرکت طبیعی خود بازدارد و افراد زیادی را درگیر بیماری کند. این بیماری روند طبیعی زندگی همه انسانها را متوقف کرد. این کتاب تجربه جذاب نویسندگان مختلف از درگیری با این ویروس است. در هر بخش زندگینامه کوتاهی از نویسنده آورده شده است و در ادامه داستانش شما را به دنیای جذاب تجربههای متفاوت میبرد.
با چشمانم مدام دنبال پدرشوهرم و مادر شوهرم می گشتم که مبادا از شدّت ناراحتی نتوانند تحمّل کنند و ماسک شان را از روی صورت شان بردارند.یا اینکه دست هایشان را به اطراف بزنند و بعد صورت شان را لمس کنند. مدام صدایشان می کردم و دست هایشان را با اسپری الکلی که دستم بود، ضد عفونی می کردم.
آن روز، روز تشییع جنازه مادربزرگ همسرم بود. تازه اسم مریضی ای به نام کرونا به گوش مان رسیده بود. به جان همه ترسی عمیق افتاده بود. من نگران تر از همیشه بودم. البته همه به نوعی نگران خود و عزیزان شان بودند. چند روز بعد، گوشی تلفن را برداشتم و سریع شماره خانه بابا احمدم را گرفتم.