کتاب درآمدی بر رویکردهای زیبایی شناختی به ادبیات کودک شماری از نظریههای ادبی امروزی را پوشش میدهد و میکوشد آنها را با ویژگیهای ادبیات کودک انطباق دهد. امروزه آثار درسی و آثار بسیاری در نظریهی نقد تالیف شدهاند.
با این همه، آنها به ندرت برای دوره دانشگاهی ادبیات کودک مناسباند زیرا به دلایلی آشکار ویژگیهایی را که کتابهای کودکان را از کتاب به معنای عام تمیز میدهند نادیده گرفتهاند.
کتاب درآمدی بر رویکردهای زیبایی شناختی به ادبیات کودک برخلاف بیشتر کتابهای درسی در حوزه ادبیات کودک بر آن نیست که کتابهای کودک را از منظری گسترده معرفی کند و آنها از منظر موضوع، گونههای ادبی یا نوع و گروه سنی خوانندگان مرتب کند. کتاب درآمدی بر رویکردهای زیبایی شناختی به ادبیات کودک در پی نگاه انتقادی خواننده بزرگسال به ادبیات کودک است.
شاخصهایی نظیر نویسنده، اثر، درونمایه، ترکیببندی، گونهی ادبی، روایت، سبک، رسانه، شخصیت و خواننده موضوعات اصلی فصول کتاب هستند. نویسنده سعی کرده بحثهای کتاب را با نمونههای محدود اما برجسته از مجموعه داستانهای ادبیات کودک آمریکای شمالی مثل زنان کوچک، آن شرلی، جادوگر شهر از، باغ مخفی و غیره ملموستر کند. هر فصل کتاب شامل معرفی کوتاهی از رویکردهای نظری ویژه، نمونههایی از کاربرد آنها در متنهای ادبی، شماری از فعالیتها، تمرینها و سرانجام پیشنهادهایی برای کندوکاوهای بعدی است. به این ترتیب کتاب برای دورههای درسی گوناگون از بررسیهای عمومی تا دروس مقدماتی کارشناسی گرفته تا درسهای پیشرفته تحصیلات تکمیلی و سمینارها مفید موثر است.
کتاب درآمدی بر رویکردهای زیبایی شناختی به ادبیات کودک به قلم ماریا نیکولایوا نگاشته توسط مهدی حجوانی و فاطمه زمانی ترجمه و به وسیلهی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای مربیان، پژوهشگران و دانشجویان ادبیات کودک منتشر شده است.
آیا در قلمرو ادبیات کودک به زیباشناسی مستقلی نیاز داریم؟
یکی از پرسشهای دشوار در مطالعات ادبیات کودک، از زمانی که در مقام رشتهای دانشگاهی به رسمیت شناخته شده این بوده است که آیا ادبیات کودک با دیگر نوعهای ادبیات تفاوت دارد؟
منظور از ادبیات همان مفهومی است که آن را ادبیات بزرگسال یا عام یا جریان عمدهی ادبی مینامیم. به این ترتیب بحثی که پیش میآید برای مطالعات ادبیات کودک بنیادین است. اگر ادبیات کودک بخشی از جریان عمدهی ادبی یا با آن یکسان است، پس میتوانیم به آسانی همان ابزارها و روشهای تحلیلی نقد ادبی عمومی را برای پرداختن و ارزیابی آن به کار گیریم.
اما اگر ادبیات کودک پدیدهای ویژه است، آنگونه که بسیاری از اهل نظر میگویند، در آن صورت به خلاف «ادبیات»در مفهوم عامش در درجه نخست، ابزاری تربیتی تلقی میشود. با این نگاه، شاید دیگر به کار گرفتن نظریههای ادبی عام بیفایده باشد و موضوع مورد مطالعه، نظریهای ویژهی خودش را طلب کند.