امتیاز
5 / 4.3
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
21,000
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
22,750
خرید
60,000
15%
51,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب مردی که خواب نمی دید

کتاب مردی که خواب نمی دید اثر داوود بختیاری دانشور توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. از صفحه اول که کتاب مردی که خواب نمی دید را می خوانی تو را پرت می کند به سال های دور و کوچه پس کوچه های قدیم تهران.

از سر پل امیر بهادر و بازارچه قوام الدوله و مدرسه هدایت با پسر بچه شیطانی همراه می شوی تا اردوگاه های صلیب ندیده. نویسنده با چنان ظرافتی جزئیات خاطرات کودکی اسدالله را توصیف کرده که گویی آن پسرک شرور و شیطان را جلو چشمانت می بینی و رژه شپش ها روی سرش را که «شاباجی» می کشت می شنوی.

وسط کتک خوردن ها اسدالله که هستی ناگهان انگار دستی تو را بر می دارد و وسط اردوگاه اسرا در صف نان می گذارد. یا وسط تهران پیش از انقلابی یا در آلمان سیر می کنی و مهم تر از همه وقتی است که همراه اسدالله زیر شکنجه های عراقی ها درد می کشی.

بختیاری دانشور آنقدر سحر قلم دارد که تمام زندگی اسدالله را مو به مو نوشته همانطور که خودش خواسته: «من می گویم تو بنویس»؛ انگار آمده بود تا بجنگد. کسی فکر نمی کرد آن پسرک سر به هوا روزی در آلمان انجمن اسلامی تاسیس کند و در کنارش بنشنید و با مسیحیان به بحث بپردازد تا یک دختر مسیحی مسلمان شود و پیوند زناشویی با او ببندد.

اما در میان بحث ها هستی که ناگهان به اردوگاه می روی و وضو گرفتن با آب یخ حوض در زمستان...

کتاب مردی که خواب نمی دید حاصل یک سال مصاحبه و گفت و گوی بختیاری با صاحب خاطره است و در چهارده فصل تنظیم شده است و جریان زندگی پُرفراز و نشیب اسدالله خالدی را بازگو می کند. خالدی متولد محله قدیمی شاپور تهران است. دوران ابتدایی و راهنمایی اش را در مدرسه ای در همان محله و دوران دبیرستانش را در مدرسه فرانسوی رازی در خیابان فرهنگ گذرانده است.

پس از اخذ مدرک دیپلم برای ادامه تحصیلات راهی آلمان نزد برادرش می رود و فارغ التحصیل رشته مهندسی کشاورزی از شهر گیس ِ آلمان می شود. در آنجاست که عاشق دختری آلمانی به نام «هیدرون» می شود افسوس که این ماجرای عشقی به دلیل مخالفت خانواده اش ناتمام می ماند و خالدی دل شکسته و ناامید به ایران بازمی گردد و به رغم میل باطنی اش با دختری که خانواده اش برایش در نظر گرفته اند، ازدواج می کند.

پس از بازگشت به ایران به فعالیت های سیاسی مخالف رژیم می پردازد و چند صباحی نیز گرفتار سلول های رژیم ساواک و آزار و اذیت ها و شکنجه های آن ها می شود. پس از پیروزی انقلاب، عازم جبهه های نبرد می شود و پس از آن به اسارت دشمن درمی آید. این کتاب خاطرات زندگی پُرمشقت و پُررنج او را بازگو می کند. افسوس که تا چاپ کتابش دوام نمی آورد و به دیدار حق می شتابد. کتاب مردی که خواب نمی دید اثر تقدیری چهاردهمین جشنواره کتاب دفاع مقدس شناخته شده است.

گزیده کتاب مردی که خواب نمی دید

هنوز سکوت آن‏جا تو گوش‏‌هایم مانده. سکوت شب‏‌های منطقه. سکوت قبل از تیرباران‏ شدن‏مان. سکوت لحظه‌‏های بازجویی. سکوت سلول‏‌های انفرادی الرشید و سکوتی که تو دل و جان دیوار‌های قلعه تکریت و بعقوبه بود.

اسدالله... ا... سد... الله...

صدای خانم ‏خانما است. مادرم را می‏‌گویم. صورتش از حرص به کبودی می‌‏زند. لب پایینی‏‌اش ریزریز می‌‏لرزد. برای لحظه‏‌ای پاهایم به زمین میخ می‌‏شود. دستپاچه هسته هلو، خرما و گردو‌ها را تو جیب شلوارم می‏‌تپانم. مثل مشت بسته‌‏ای تو جیب‏ام قلمبه می‏‌شوند. پا‌های خانم‏ خانما هم به زمین چسبیده انگار. احساس می‌‏کنم صورتش هر لحظه کوچک و کوچک‏تر می‏‌شود. یکهو پا به دویدن می‏‌گذارم؛ چنان‏که انگار با بچه‏‌های محله «کوی بابل» دست به یقه شده‌‏ام و بعد از خونی‏‌مالی کردن‏‌شان پا به فرار گذاشته‌‏ام.

صفحات کتاب :
304
کنگره :
‫DSR1629‭ /خ23‫‭ ب3 1387
دیویی :
‫‬‮‭955/0843092
کتابشناسی ملی :
‫1796473
شابک :
978-964506-151-5
سال نشر :
1387
شابک دیجیتال :
978-600-03-1835-2

کتاب های مشابه مردی که خواب نمی دید