کتاب ترانه های باران نوشته سارا جوان توسط انتشارات متخصصان منتشر شده است.
سارا جوان در مقدمه کتاب ترانه های باران چنین می گوید:
زمان زیادی از اولین دل نوشته های من گذشته و در آن روز مثل خیلی از آدم ها فقط نوشتم که افکارم سبک شود و نمی دانستم که این ریشه در من دارد آن زمان من در طلوع نوجوانیم در کلاس درس از معلم ادبیات هم وقتی تحسین و تشویق را می دیدم حس می کردم چیزی درون من عاشق است عشق عمیق و ریشه دار و دوست داشتم عاشق باشم و به همه چیز و همه کس عشق بورزم از گل و گیاه گرفته تا آدم های اطرافم گاهی برای خدا هم عاشقی کردم و زیبا بود.
با نگاهش روزها را طی نمودیم
روزهایی شاد زیبا
روزهایی پرهیاهو
گاه نگاهش حاکی فریاد بود
هر صدایش پر ز احساس و وفا بود
یادمان هرگز نرفته
دست هایش مادرانه
روی سر
آن روزها روز اول
ای بچه می کنی گریه
من معلم هستم اینجا
مثل مادر کودک من
گوش کنید ای اولی ها
من خودم روزی همین جا بوده ام
من خودم یک کودکی
از میان اولی ها بوده ام
درس خواندم