امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
13,500
خرید
45,000
10%
40,500
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب شیدایی

کتاب شیدایی، اثر زیبای صادق کرمیار، با قلمی روان و شیوا به روایت آدم‌هایی می‌پردازد که بهترین سال‌های جوانی‌شان را در جنگ گذارنده‌ و الباقی عمر خود را به دور از زد و بندهای زندگی امروز سر می‌کنند.

گزیده کتاب شیدایی

مادر به آشپزخانه رفت و سه لیوان شربت آماده کرد. نگران سرش را بالا کرد. خدایا به خیر بگذران. و با سینی شربت وارد شد. مینا یکی از نوشته‌های پدر را در دست گرفت و سعی کرد شعر آن را بخواند. مادر که سینی شربت را زمین گذاشت، پدر عینک خود را برداشت، هر دو نگاهی به مینا انداختند که متوجه نگرانی آن‌ها شد. لبخند زد.

چرا این جوری بهم نگاه می‌کنید؟
مادر سریع لبخند زد. پدر دوباره عینک به چشم زد. راست می‌گوید خانم، چرا بی‌خود قضیه را بزرگ می‌کنی، تو زندگی که قرار نیست همیشه زن و شوهر قربان و صدقه همدیگر بروند، بالاخره اختلاف نظر هم پیش می‌آید، حتی ممکن است دعوا هم بشود، اما دوباره آشتی می‌کنند، دوباره دعوا می‌کنند، دوباره آشتی می‌کنند. این‌ها هم که بچه‌های عاقل و باسوادی هستند، خودشان می‌دانند چه کار کنند.

مینا زد زیر خنده و بعد یک باره خنده‌اش به گریه تبدیل شد. مادر او را در آغوش گرفت. گریه مینا شدیدتر شد. سر از آغوش مادر برنمی‌داشت. مادر نگاه گله‌مندی به پدر انداخت.

اشکال ندارد خانم  جان، بگذار گریه کند. بالاخره دختر باید یک  جایی برای گریه کردن داشته باشد. اینجا گریه نکند، کجا گریه کند؟

همین شد که مینا همان جا دراز کشید. گویی خستگی یک دنیا کار، بر دوشش سنگینی می‌کرد. خیلی زود خوابش برد و حالا که بیدار شده بود و سعید را روبه روی خود دیده بود، به مادر گلگی کرده بود که چرا بیدارش نکرده. خواست چیزی به سعید بگوید که لبخند سعید همه چیز را حل کرد.. .

صفحات کتاب :
222
کنگره :
PIR8184
دیویی :
8فا3/62
کتابشناسی ملی :
7378133
شابک :
978-964-973667-9
سال نشر :
1399

کتاب های مشابه شیدایی