کتاب تاریکی نوشته زبیده حسینی توسط انتشارات افراز منتشر شده است.
شرایط، «ادامه» را به تأکید بر حروفش وادار کرده است
شرایط، جنون را، به مداومتِ ایزوله وادار کرده است
نه میتوانی خواستن را طور دیگر بنویسی
نه آن گونه با قدمها بروم
که تقسیمِ روز آسان شود
شرایط ما را به شنیدن وادار کرده است
دچاریم به ناچاریِ گوشها
ناچاریِ چشمها
به ناچاریِ این تن، که به رضایت ِارقام دست میبرد در بطن
چهره عوض میکند
چهرهی چیزها را، دچار نخوتِ دستی میکند، که باید به دهان برسد
به دهانِ برآمده از جهالتِ جیبها
به تعویض سقفها
و تعویضِ بستر دست میبرد
اعتباراتِ اندک
و مراجعه به آنسوی صورتها را
در خیابانی منتهی به تن میپذیرد
پذیرفتنیست آنچه از توهّمِ لبخند به اشیاء خانه منتقل میشود؟!
پذیرشی برابر با تمام شدن در لحظه، مقابلم ایستاده است
که بگویم: موافقم!
این گونه میشود به مرگ لباس دیگری پوشاند
و «به تدریج» را
به گردنبند تازهات متّصل کرد
این گونه است روی دوپا ایستادهایم