در کتاب روندپژوهی پیشرفت اقتصاد مقاومتی، روندنماگرهای مقاومت اقتصادی ایران در سال های 1392 تا 1397 هجری شمسی توسط آقای محمدجواد اخوان تحلیل و ارزیابی می شود.
با ورود دانش به تابع تولید و محور قرارگرفتن انسان و تواناییهای مغزی او برای تولید، دانش به موتور و قلب تپنده تولید و خلق ارزشافزوده تبدیل میشود. اقتصاد دانشبنیان به روشی از تولید گفته میشود که در آن از دانش برای ایجاد ارزشافزوده استفاده میشود. فناوری و بهخصوص فناوریهای دانشبنیان ابزاری برای تبدیل بخشی از دانش به ماشینآلات محسوب میشوند. محور و زیرساخت تولید در اقتصادهای مختلف، بهخوبی میتواند وجه تمایز و مزیتهای اقتصاد دانشبنیان را نسبت به انواع دیگر مشخص کند.
اگر سه نوع اقتصاد کشاورزی، صنعتی و دانشبنیان را در نظر بگیریم؛ محور و زیرساخت تولید در اقتصاد کشاورزی زمین، آب و شرایط اقلیمی، در اقتصاد صنعتی منابع خام و انرژی اعم از نیروی کار و برق یا زغالسنگ یا نفت و ... است؛ اما اقتصاد دانشبنیان نوعی از اقتصاد است که محور و زیرساخت تولید در آن بر مبنای فناوری، یادگیری و مهارت گذاشتهشده است و ارزشافزوده ایجادشده به نسبت کار صورت گرفته در مقایسه با اقتصادهای کشاورزی و صنعتی بسیار بیشتر است. برای شکلگیری یک اقتصاد دانشبنیان و حرکت در مسیرهای تعیینشده ملزوماتی نیز وجود دارد؛ نیروی کار دانشآموخته و ماهر، سیستم مشوق، اختصاص بودجههای پژوهشی و زیرساختهای ارتباطی و فناورانه از مهمترین این ملزومات است تا بر اساس آن بتوان دانش را به ثروت تبدیل کرد؛ آن را به اشتراک گذاشت و در قبال تحولات جدید واکنش بهموقع و مناسبی از خود نشان داد.