کتاب پایان تاریخ، گردآوری نظرات فلاسفه مدرن در زمینه پایان تاریخ است. در بخش نخست، پایان تاریخ از دیدگاه فلاسفهای چون «هگل»، «کوژو» و «فوکویاما» بررسی شده است و در بخش بعدی به دوره مدرن و نگاه پستمدرنی پرداختهشده و نظریات فلاسفهای چون «دریدا»، «فوکو»، «لیوتار»، «بودریا»، «جیمسون» در مباحث مدرنیته و پستمدرن و تاریخ پرداخته شده است. پایان تاریخ از مباحث جدید در حوزه فلسفه تاریخ فلسفه نظری، فلسفه تحلیلی است که در حوزه نگاه خاصی به این مسئله دارند.
هگل در آثار خود، خاصه در علم منطق به تکرار یادآور می شود که او باید به عنوان فیلسوفی نظام مند فهمیده شود. او در در س گفتارهای فلسفه تاریخ منطق خویش را پیش فرض بنیادی در نگاهش به تاریخ می داند.
می نویسد: ماهیت منطقی و دیالکتیکی ایده به طورکلی، یعنی اینکه ای ده خود تعیین بخش (determination-self ) است، اینکه ایده تمام صور و قوالبی را که در وضع سابق داشته و از آن ها فراتر رفته و به یک وضع لاحق و در واقع غنی تر و انضمامی تر راه یافته، اینکه ضرورت ماهیت ایده و ضرورت سلسله صور انتزاعی ایده محض که سیر تعاقبی دارند، جملگی در فلسفه تاریخ مفروض است یعنی آنچه در منطق به تفصیل آمده است.