کتاب دل در تصرف عقل؛ اثر مریم غفاری جاهد؛ از دو جهت قابل بررسی است، یکی از نظر ویژگیهای لفظی، کاربرد واژهها، نحو جملات و دیگر از جهت نحوهی به کار رفته «نوسنّی» پاسخگویی و ابزاری که برای رد ادعای مؤلف است.
این مقاله در دو بخش به این موارد میپردازد. بخش اول: مختصری درباره محتوای کتاب، بخش دوم: ویژگیهای لفظی و زبانی.
جلوۀ مسائل زنان در اصول کافی
مسائل زنان و حقوق آنان یکی از مواردی است که همواره مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. زنان از دیرباز مورد ظلم قرار گرفته، به عنوان جنس ضعیف مورد بهرهبرداری بودهاند. در زمان جاهلیت زنان در جنگها اسیر شده، به بردگی میرفتند و گاه برای جلوگیری از این ننگ پیش از رسیدن به بلوغ زنده به گور میشدند. زنان در میان قبایل خود نیز از حرمتی برخوردار نبوده، تنها به عنوان کالا، خدمتکار و کنیز آنان به حساب میآمدند.
پس از ظهور اسلام و تأکید پیامبر بر مساوی بودن حقوق زن و مرد، بر اعراب گران آمد که زنانی را که تا پیش از این به حساب نمیآوردند و آنان را خرید و فروش میکردند؛ با خود مساوی بدانند. این است که در طول روزگار تلاش کردند این حقوق را کمرنگ کرده و تنها جنبهی ظاهری آنرا نگاه دارند. چنانکه میبینیم پس از پیامبر که احادیث جعلی به وفور ساخته شد، بخش بزرگی از آنرا مسائل زنان و رفتار با آنان تشکیل داد. در این خصوص احادیثی که در کتب حدیث دیده میشود نمیتوان مورد اطمینان قرار داد، به ویژه که با نص قرآن و سیرۀ پیامبر و ائمه منافات داشته باشد.