کتاب بارقهها، اثر سید محمدباقر صدر با ترجمه سید امید موذنی؛ مجموعهای از بیانات ارزشمندی از «سید محمدباقر صدر» است که در خلال آنها به بررسی وضعیت حوزه و چگونگی حل مشکلات آن پرداخته است. مطالب کتاب حاضر در پنج بخش اصلی گردآوری شده است که عبارتند از:
1_ تربیت و اخلاق؛
2_ اندیشه و فرهنگ؛
3_ سیاست و اجتماع؛
4_ حوزه و مرجعیت؛
-5 مطالب متفرقه.
درباره «فلسفتنا» چه گفتهاند؟
در شماره یکم از سال سوم مجله «الثقافة» مقالهای به قلم «مهدی نجار» درباره کتاب «فلسفتنا» به چاپ رسید. نویسنده در این مقاله با هدف نقد و بررسی کتاب «فلسفتنا» قلم زده و بر این اساس، ابتدا از مقدمه کتاب که پیش درآمد مباحث «فلسفتنا» است، آغاز کرده و سپس به «نظریه شناخت» و «جهان بینی فلسفی» پرداخته است. در این جا برآنیم تا چکیده آن نقدها را مطرح و سپس در پرتو مباحث کتاب «فلسفتنا» نظرات خود را درباره آنها بیان کنیم.
مبحث اول: مقدمه
«فلسفتنا» در مقدمه، ابتدا آن دسته از مکتبهای اجتماعی را که امروزه بر ذهنیت عمومی بشری سیطره دارد از نظر گذرانده و چهار مکتب را بررسی میکند:
1_ نظام دموکراسی سرمایهداری؛
2_ نظام سوسیالیستی؛
3_ نظام کمونیستی؛
۴_ نظام اسلامی.
نویسنده مقاله در این باره این نکته را مطرح میکند که اصطلاح «نظام» همواره با «اقتصاد» همراه است و اگر مقصود «فلسفتنا» از نظام، مفهوم ایدئالیستی کلمه است، پس نباید آن را صرفاً در چهار نظام منحصر کند؛ چه این که به این معنا نظامهای دیگری نیز وجود دارد: نظام مسیحی، نظام یهودی، نظام بودایی و... .
نظام عبارت است از برنامهای جامع و فراگیر برای زندگی انسان؛ از اینرو باید جنبه اقتصادی زندگی بشر را نیز در برگیرد. آن مقدار از تعالیم مسیحی، یهودی و بودایی که امروزه در ذهنیت بشری وجود دارد، در بردارنده برنامهای جامع برای زندگی نیست، بر خلاف اسلام. همان طور که کتاب «اقتصادنا» اثبات میکند اسلام دارای برنامهای این چنینی است؛ از اینرو طبیعی است که کتاب «فلسفتنا» دیگر نظامهای دینی را که مهدی نجار نام برده، نادیده بگیرد و آنها را در ردیف دیگر نظامهایی که محور بحث کتاب است، ذکر نکند.
نجار پس از این، به تجربه باشکوه اسلام - بنا به تعبیر «فلسفتنا» - خرده میگیرد و به شدت از آن انتقاد کرده و میپرسد: آیا منظور از «تجربه با شکوه اسلام» نظام سعودی است؟