نظر شما چیست؟

معرفی کتاب فلسفه‌ ما

کتاب فلسفه‌ ما، اثر سید محمدباقر صدر با ترجمه سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)؛ مسأله شناخت و وجود را از رهگذر پژوهشی عینیت‌گرا در زمینه نبرد فکری میان جریان‌های گوناگون فلسفی، به ویژه فلسفه اسلامی و ماتریالیسم دیالکتیکی مارکسیسم، بررسی می‌نماید. این کتاب، به دو مبحث اصلی می‌پردازد: نظریه شناخت؛ جهان‌بینی فلسفی.
نخستین مبحث این کتاب در بخش‌های زیر سامان می‌یابد:
1_ عرضه دلیل برای درستی منطق عقلی که روش عقلانی در اندیشیدن را صحیح می‌شمرد و بر آن است که عقل با برخورداری از معرفت‌های ضروری فراتر از تجربه، نخستین معیار تفکر بشر است و هیچ اندیشه فلسفی یا علمی را نمی‌توان یافت که در برابر این معیار عام سر تسلیم فرود نیاورده باشد.
2_ ارزیابی اعتبار شناخت بشری و دلیل‌آوری بر این که تنها بر پایه منطق عقلی می‌توان اعتبار شناخت را پذیرفت، نه بر پایه منطق دیالکتیک که از تعیین اعتباری صحیح برای شناخت عاجز است.
هدف اصلی کتاب از این گفتار، مشخص ساختن طریقه، در مبحث دوم است؛ زیرا تعیین مفهومی فراگیر از جهان هستی پیش از هر چیز بر پایه روشی بنیادین در تفکر و معیاری عام برای شناخت درست و میزان اعتبار آن، استوار است. از این‌روی، در حقیقت، مبحث نخست گفتاری مقدماتی درباره مبحث دوم است و خود مبحث دوم که در پنج حلقه سامان می‌یابد، اصلی‌ترین گفتار در این کتاب است.

گزیده کتاب فلسفه‌ ما

هم‌زمانی میان علت و معلول
حال که دانسته‌ایم وجود معلول، با ارتباطی ذاتی به وجود علت تعلق دارد، می‌توانیم میزان ضرورت علت برای معلول را دریابیم و بفهمیم که معلول باید با علت هم‌زمان باشد تا کیان و وجودش با آن ارتباط یابد. پس امکان ندارد که پس از نابودی علت، وجود یابد یا پس از آن که علت از میان رفته، باقی بماند. این همان است که از قانون «هم‌زمانی میان علت و معلول» در نظر داریم.
دو چالش درب راه این قانون
در باره این قانون دو چالش صورت پذیرفته که می‌خواهند اثبات کنند باقی ماندن معلول پس از نابودی علتش امکان‌پذیر است. یکی از این دو از آنِ متکلمان است و دیگری از آنِ برخی دانشمندان علم مکانیک جدید.
الف- چالش کلامی
این چالش به دو نکته استناد می‌کند:
اول_ حدوث سبب نیاز اشیاء به علت است. پس شیء برای آن که پیدا شود، نیازمند علت است و آن‌گاه که پیدا شد، دیگر نیازی به علت ندارد. این بر پایه نظریه حدوث استوار است که خطای آنرا پیشتر بیان کردیم و دانستیم که نیاز شیء به علت، نه به سبب حدوث؛ بلکه به این جهت است که وجودش به گونه ارتباط ذاتی، به علت خاصش تعلق یافته است.
دوم_ قانون هم‌زمانی میان علت و معلول، با شماری از پدیده‌های هستی سازگار نیست که آشکارا نشان می‌دهند پس از نابودی علت، وجود معلول استمرار یافته است. مثلا عمارتی بلند که بنّایان و هزاران کارگر می‌سازند، پس از پایان یافتن ساخت و عمارت، هم‌چنان باقی است، هر چند کارگران آن را وامی نهند و از آن پس حتی یک تن از آنان زنده نمی‌ماند. نیز اتومبیلی که
کارخانه‌ای معین به دست کارگران فنی خویش می‌سازد، به کار خویش ادامه می‌دهد و دستگاه مکانیکی آن پا بر جا باقی می‌ماند، حتی اگر آن کارخانه نابود شود و آن کارگران بمیرند. همچنین خاطراتی که کسی به خط خود می‌نویسد، پس از صدها سال باقی می‌ماند و زندگی او و سرگذشتش را برای مردم روایت می‌کند. این پدیده‌ها نشان می‌دهند که معلول پس از پیدایش خود، دارای آزادی است و نیازش به علت از میان می‌رود.

دیویی :
‏‫‭۲۹۷/۴۸۱۴
کتابشناسی ملی :
۳۴۷۱۵۰۸
شابک :
978-964-5860-00-0
سال نشر :
1393
صفحات کتاب :
449
کنگره :
‏‫‬‭BP۲۳۲/۱‏‫‬‭/ص۳۶ف۸۰۴۱ ۱۳۹۳

کتاب های مشابه فلسفه‌ ما