کتاب دیوانه بوده! داستانی تاریخی - پژوهشی است که آگاهیهای بسیار ارزندهای درباره مسایل فرهنگی و زبانی آذربایجان به دست میدهد. داستان در کالبد گفتگویی دامنهدار میان محمد بیریا شاعر و وزیر فرهنگ دولت پیشهوری و از هموندان بلندپایهی فرقهی دموکرات آذربایجان و شخصیتی خیالی به نام "مادر ایران" رخ میدهد.
کتاب دیوانه بوده! با زندگینامه بیریا آغاز میشود و با بررسی کوتاه تاریخ آذربایجان از دوره پیش از مادها تا روزگار امروز پی گرفته میشود و از چگونگی پناهنده شدن هزاران شورشی جلالی و باشندگان آناتولی از عثمانی به آذربایجان در روزگار شاه عباس صفوی در بخش کوچکی از آذربایجان و بعدها دسیسههای گستردهی روسیه تزاری در دورهی قاجار، با هدف بلعیدن آذربایجان سخن میگوید.
داستان دیوانه بوده! نه تنها دربرگیرندهی نمونههای بسیار جالب و گویایی ازدست نوشتههای جهانگردان و کارگزاران سیاسی اروپایی درباره زبان مردم آذربایجان، بلکه حاوی گفتارهایی پیرامون تاریخ آران و شروان و تاریخ تاتها و زبان تاتی نیز هست.
روسیان که در میدانهای جنگ دریافته بودند نیرومندترین و بهترین جنگجویان ارتش ایران، از ایل های ترکزبان هستند و ایشان بنیان دفاعی و بازوی قدرت دولت قاجار هستند، میکوشیدند از نیروی سپاهی ایل های ترکزبان به سود خود بهره ببرند و با دادن وعدههای شیرین و بسیار، آنان را به سوی خود بکشانند.
دولت قاجار نیز که این معنی را نیک دریافته بود، پس از شکستهای نخستین، میکوشید ایلهای شمال ارس را به درون آذربایجان بکشاند. برای نمونه، در سال 1221 ق، شش هزار خانوار از ایلهای قراباغ را به تالش کوچاندند. در سال 1224 ق، بسیاری ایلهای شیروان و قراباغ و قپان (کاپان) و مقری (مگری) و گنجه را به جنوب رود ارس کوچاندند. ایل بزچلو گنجه، پس از کوچ به ایروان، قاراپاپاق خوانده شدند؛ با نزدیک شدن روسها، ایشان نخست به سلماس و پسان به سلدوز کوچیدند و از 1237 ق، پیرامون سلدوز، نشیمنگاه ایل قاراپاپاق شد.