کتاب خاطرات یک فعال دانشجویی نوشته عباس اژدرالدینی است که توسط انتشارات مانیان منتشر شده است.
کتاب خاطرات یک فعال دانشجویی تا حدود یک سال نتوانست مجوز چاپ دریافت کند و حتی بدون ابلاغیه، از دستور کار خارج شده بود. اما درباره این کتاب:
مدیران، مسئولین و سیاستمداران کشور را در نظر بگیرید. چقدر آن ها را دلسوز خود میدانید؟
اگر بین میانگین احساسات دیگر دوستی و مسئولیت پذیری مدیران یک کشور و کیفیت زندگی مردم آن کشور نسبت مستقیمی متصور هستید، اشتباه نمی کنید.
آیا میدانید که در بین فارغ التحصیلان هر ساله دانشگاه ها، جوانانی هستند که بیشتر از حد تصور ما، مسئولیت پذیر و عاشق واقعی خدمت هستند؟ فکر می کنید که این تعداد بسیار محدود، در زمان دانشجویی، چطور و با چه دغدغه هایی واحدهای درسی خود را می گذراندند؟ آیا مثل بقیه دانشجویان مطالعه می کنند؟ نه.
آن ها فعال ترین های فعالان دانشجویی هستند و معمولا دوران دانشجویی پرماجرایی را می گذرانند. حتی بعضی از آن ها برای عقاید یا دفاع از حقوق دانشجویان دیگر از تحصیل در دانشگاه به صورت موقت یا دائم محروم می شوند.
کتاب [خاطرات یک فعال دانشجویی] نمونه ای از فراز و فرودها و مسائل عاطفی پیش آمده برای یک فعال دانشجویی و پر است از درس های مفید از تلاش و دوری از ناامیدی و موفقیت های غرورآفرین.
همیشه زندگی در خوابگاه های دانشجویی را دوست داشتم و تجربه این زندگی هم دقیقا به همان خوبی بود که انتظار داشتم. یک زندگی پر از جوانی، پر از شادی، پر از همدلی و پر از خاطره. ولی متأسفانه نامناسب برای ً معتقدم که این به خود هر شخص برمی گردد. ولی درس خواندن. البته کاملا نمی توان منکر این شد که تمرکز بر درس خواندن در خوابگاه، سختتر است. مگر اینکه همه دانشجویان یک اتاق هم هدف باشند.
زندگی در خوابگاه به همان خوبی بود که انتظار داشتم اما هر پنج ساختمان موجود در سایت خوابگاه های برادران، یک نکته غیرقابل تحمل برای من داشت. سرویس های بهداشتی خوابگاه ما، صابون نداشتند. باورم نمیشد. سرویس های بهداشتی در جاده های بین شهری صابون داشته باشند اما سرویس بهداشتی یک محیط علمی و فرهنگی، صابون نداشته باشد.
هر دانشجویی وقتی می خواست به سرویس بهداشتی برود، ظرف پالستیکی صابون شخصی اش را که اکثرا روی لبه پنجره می گذاشتند، برمی داشت و به سرویس می رفت. در بازگشت ممکن بود ببینید زمانی که آن دانشجو، قطر اتاق را طی می کند تا از درب ورودی اتاق به لبه پنجره برسد، یکی دو قطره از آب صابونش هم روی فرش، چکیده می شود. چون کف ظرف های صابون، همگی شیاردار بودند تا آب در آن انباشته نشود و باعث حل شدن و خرابی صابون جامد شود. [آن زمان استفاده از صابون های مایع، هنوز فراگیر نشده بود.] نمی دانستم که دیگران چطور چنین وضعیت غیر بهداشتی ای را تحمل می کنند اما برای من سخت بود.