بخش مهمی از زندگی ما، ناخودآگاه و غیرارادی است و از سوی عادات
رفتاریمان کنترل میشود. ما بارها و بارها در زندگیمان همان الگوهای رفتاری را که در وجودمان ریشه دواندهاند تکرار میکرده ایم.
نحوه ی غذا خوردن، کار کردن و ارتباطمان با اطرافیان همگی برگرفته از
عادتهای ماست. هر موفقیتی در نتیجه ی عاداتِ خوب است، همان گونه که هر شکستی به خاطرِ عادت پست و بیارزش به وجود میآید.
مسئله اینجاست که ما بیشترین عادات خود را آگاهانه کسب نکردهایم و
زمانی که یک عادت رفتاری را کسب میکنیم، اغلب نمیدانیم چگونه باید تغییرش دهیم اما افراد موفق و چیره دست با استفاده از همین عادت اصلی و برتر، از این امتحان سربلند بیرون آمدند و به طور آگاهانه اقدام به کسب و پرورش عادت تازهای کردند که مقدمه موفقیت و رضایت در زندگی شان بوده است.
موفقیت در ایجاد عادت برتر منجر به موفقیت در زندگی میشود و شکست در
آن موجب میشود که در حد متوسط و یا پایینتر از آن باقی بمانید.