در کتاب راز و رمز در چند مراسم نوروزی شمال ایران، آداب و رسوم در شمال ایران بررسی می شود. شمال ایران، با تاریخی از گذشته های دور، مهمترین خاستگاه اسطورهای این سرزمین محسوب میشود که نمیتوان بدان بی اعتنا بود؛ جایگاهی همچون کوه البرز و نقشآفرینانی مانند سیمرغ، دیوهای مازندران، دروغپرستان ورنه، آناهیتا، مهر، و غیره. مفهوم و نماد هر یک از آنها در آداب و رسوم این مردم تجلی پیدا کرده است؛ بنابراین نمیتوان آن را نادیده گرفت.
ممکن است امروزه کسانی که بعضی از مناسک و آیینها را انجام میدهند نتوانند علت اعمال خویش را درک کنند. چون کارشان تقلیدی است. اجدادشان پشت در پشت چنین مراسمی را انجام میدادند و آن ها بر اساس عادت و اعتقاد خویش آن را انجام میدهند.
بنابراین، محققان با ریشهیابی و شکافتن نمادها می توانند طرحی نو ارائه دهند که چنین تحقیقاتی در ادبیات نمایشی، فیلم، داستان نویسی، و انواع هنرها تأثیری به سزا خواهد گذاشت. البته ممکن است عدهای از محققان در بیان بعضی از نمادها و نشانهها یا نظریه هایشان به خطا بروند. ولی ایرادی نیست. شاید باعث نقد و بررسی بیشتر شود.
عدهای از محققان نوروزخوانی کنونی را منسوب به «نوروز بزرگ» میدانند که در روز ششم فروردین انجام میگرفت. نوروزخوانی را به نامهای گوناگون یاد کردهاند؛ مانند نوروز سلطان، نوروز نوسال، امامخوانی، بهارخوانی، نوروزنامه، و غیره.
اشعاری را که نوروزخوانان تا همین اواخر در گیلان و مازندران میخواندند میتوان در سه گروه جای داد:
ـ اشعاری در مدح پیامبر اکرم و ائمۀ اطهار (ع) که معمولاً از کتب شعرای پارسی گرفته میشود.
ـ اشعاری در وصف بهار و زیباییهای آن که معمولاً فیالبداهه از طرف نوروزخوان سروده میشود.
ـ اشعاری که نوروزخوان با توجه به حال و اوضاع اعضای خانواده، به صورت مدح، میخواند.
محققان موسیقی دستگاهها و گوشههایی را که در مورد نوروزخوانی مورد استفاده قرار میگیرد چنین برشمردهاند:
ملودی نوروزخوانی را معمولاً در دستگاه شور و اغلب در ملودی سهگاه میخوانند و در حصار چهارگاه هم قابل اجراست؛ همچنین در مایه دشتی. تعداد دیگری از نغمههای نوروزی که توسط نوروزخوانان غیربومی خوانده میشود در چهارگاه و همایون هستند و نوروزخوانی بهطورکل فاقد بیانسازی است.