کتاب ارث دیه نوشته ی آرزو عامری، سعی در ارائه ی یک شمای کلی از مباحث و قواعد کلی حاکم بر ارث دارد تا به واسطه آن به بررسی مبحث پرداخت دیه تحت عنوان ارث به بازماندگان افراد در حقوق ایران و از دیدگاه فقه امامیه بپردازد. ارث از نهادهای مربوط به احوال شخصیه است و مقررات آن به طور کلی از آداب و رسوم و اعتقادات قومی و مذهبی برخاسته است به این دلیل مقررات راجع به آن کلاً از فقه امامیه اقتباس شده و بر خلاف فصول مربوط به تعهدات در وضع مواد راجع به ارث قوانین بیگانه مورد توجه قرار نگرفته است.
نویسندگان قانون مدنی ایران، مسائل و احکام ارث را در مواد 861 تا 949 این قانون به شیوه ای ظریف و جالب و با تکیه بر عقاید مشهور فقهی بیان کرده اند. ارث داری موجبات، شرایط و موانعی است که در این تحقیق هدف توضیح و تفسیر موانع ارث می باشد. ارث از جمله ی آن دسته مباحث و موضوعات حقوقی است که احتمالا هر فردی در طول زندگی خود، خواه ناخواه با آن رو در رو می شود. پر واضح است که آگاهی قبلی بر قواعد کلی حاکم بر این مسأله، می تواند کمک شایانی در زمان مواجهه ی با آن باشد. ارث در لغت به معنای انتقال غیر قراردادی چیزی، از شخص به دیگری است و همچنین به معنای بقیه و باقی مانده ی چیزی است. قانون گذار از ارث در ماده ی 140 قانون مدنی به عنوان یکی از اسباب تملک اسم برده و احکام وابسته به آن را در مواد 861 تا 949 ق. م بیان کرده است.
اگر چه قانون گذار در این مواد به تعریف ارث نپرداخته، اما در کتب حقوقی در این مورد تعاریف متعددی ارائه شده است. برخی آن را به معنای ترکه و اموالی که از متوفی به جا می ماند، دانسته و در اصطلاح حقوقی مقصود از آن را انتقال مالکیت اموال میّت، پس از فوت، به ورّاث او می دانند. برخی دیگر از نویسندگان ارث را استحقاق بازماندگان شخص بر دارایی او می دانند. به هر ترتیب، قانون گذار در کلام خود، ارث را در هر سه مفهوم یاد شده به کار برده است و کسی را که ارث می برد وارث، و متوفی را مورّث، و اموال و دارائی متوفی در حین فوت وی را، ترکه می نامد.
در کتاب حاضر به مبحث ارث دیه پرداخته شده که ویژگی هایی دارد که آن را از ارث سایر اموال متمایز می سازد. در دیه اعضاء در اصل استحقاق وراث تردید وجود دارد. اما این امر در دیه فوت مورد تردید نیست، همچنین پرسش هایی نظیر اینکه دیه فوت ملک وارث است یا متوفی، تعیین وارثان حق دیه، موقعیت دیه نسبت به قصاص و اینکه آیا تعهد جانی به پرداخت دیه در قتل عمدی یک تعهد تخییری است یا نه، منشا اختلاف است. که این اختلافات به نوبه خود منشا اختلافات دیگر است.
در خصوص افرادی که از دیه فوت برخوردار می شوند اقوال مختلف وجود دارد از جمله آنکه دیه همانند سایر اجزای ماترک متوفی است؛ بنابراین، تمام افرادی که از سایر اموال متوفی ارث می برند و وارث بالفعل متوفی محسوب می شوند از دیه نیز ارث خواهند برد. در این میان، بین خویشاوندان نسبی و سببی تفاوت نیست. به این ترتیب، زوجین هم به عنوان مصداق خویشاوند سببی از دیه ارث خواهند برد.
بر اساس این قول نسبت منطقی در حق قصاص و دیه از لحاظ وارثان، عموم و خصوص مطلق خواهد بود. قول مشهول در فقه بر این است که هرکسی که از ماترک مقتول ارث می برد از حق قصاص نیز ارث خواهد برد. بر این ملازمه تنها یک استثنا در مورد زوجین وارد است؛ زوجین از قصاص ارث نمی برند اما از سایر اجزای ماترک ارث می برند. البته اگر تراضی بر دیه واقع شود آن ها نصیب خود را از دیه خواهند برد. به این ترتیب، هر صاحب حق قصاصی صاحب حق دیه نیز خواهد بود اما هر صاحب حق دیه ای صاحب حق قصاص نیست.
در صورت عدم حصوص تراضی زوجین حقی بر دیه نخواهند داشت حتی اگر ورثه از قصاص عفو کنند اما اگر تراضی بر دیه واقع شود و سپس عفو شود زوجین نصیب خود را از دیه خواهند برد. برخی از فقیهان بر این اعتقادند که دیه را تنها خویشاوندان پدری (اعم از ذکور اناث) و زوجین ارث می برند و خویشاوندان مادری از ارث دیه بی بهره هستند.