امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
12,000
نظر شما چیست؟
کتاب یک مشت نخودچی مجموعه ای از 16 داستان کوتاه درباره امام رضا علیه السلام به همت خانم مریم بصیری است.

گزیده ای از کتاب یک مشت نخودچی:
بی بی عالیه با شوق نگاهی به تسبیح و بعد به پسر انداخت. قد بلندی داشت. ولی چهره اش بچه سال بود. اورکت خاکی رنگ گشادی به تن کرده بود. سر و صورتش را با شال و کلاه بافتنی پوشانده بود، ولی چشم های نافذش که به پیرزن دوخته شده بود، می خندید.

بی بی عالیه دست دراز کرد و گفت:« هر چی می خواهی خدا به تو بدهد ننه. این تسبیح به جانم بند است. یادگار عزیزانم است.» بعد هم آن را بوسید و روی چشمهای نم گرفته اش گذاشت. پسر با فاصله روی چرخ دستی کنار پیرزن نشست. شال را از روی صورتش پایین کشید و به او نگاه کرد.

- حالا چرا اینجا نشسته ای مادر جان؟ هوا خیلی سرد است. کمکی از دستم بر می آید؟ بی بی عالیه همان طور که داشت به آرامی زانوهایش را می مالید، با التماس نالید:« خدا تو را رساند مادر. از عصر تو حرم هستم....
دیویی :
‏‫‭8‮فا‬3/6208
کتابشناسی ملی :
6009156
شابک :
‫‭978-964-121628-5
سال نشر :
1398
صفحات کتاب :
166
کنگره :
‏‫‭PIR4249

کتاب های مشابه یک مشت نخودچی