کتاب نقش کارکردی رسانه ها در کنترل بحران های سیاسی نوشته ایمان محکم کار و محمدمهدی حلاج می باشد و انتشارات نظری آن را منتشر کرده است.این کتاب به بررسی جنبه های سیاسی رسانه ها می پردازد.
رسانه یا مدیا به معنای پیام و ارتباط می باشد و به هر ابزاری که برای برقراری ارتباطات به کار گرفته می شود، اطلاق می گردد. رسانه می تواند مردم را آن گونه که اظهار می دارد، از خود بی خود کند، آن ها را به گریه و خنده وا دارد، گاهی مردم در آن گم می شوند و گاهی جذب آن گردند. از زمان سکونت انسان های نخستین که غارنشین بودند، نیاز به برقراری ارتباط حس می گردید؛ به گونه ای که آن ها از حرکات پانتومیم دست و پا ، زبان اشاره، همچنین با نقاشی بر جداره غارها سعی داشتند با یکدیگر رابطه برقرار کنند که این ارتباطات به مرور زمان به شیوه های گوناگون تغییر و تکامل یافت.
یک دستگاه تلویزیون و یک خط تلفن، سرآغاز شکل گیری یک رسانه نوین بود؛ رسانه ای که ماهواره و آنتن های بزرگ تلویزیونی را به تبادل اطلاعات واداشت. هم اینک سرمایه گذاران فناوری های ارتباطی با چشم دیگری به این نوع رسانه می نگرند، آن ها بر این پندارند که می توان با تولید سرگرمی ها و بازی های رایانه ای پردرآمد، به کسب و کار خود رونق بخشند. اما اتفاق جدیدی هم در این میان رخ داده و آن استقلال و نقش پذیری مخاطبان رسانه ای است. رسانه ها به عنوان منتقل کنندگان پیام می توانند در ساخت فرهنگ عمومی، باورها و افکار عمومی موثر باشند. آنها بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی عقیدتی و فرهنگی، امکان حضور در همه نقاط جغرافیایی را پیدا کرده اند.
رسانه های همگانی به سبب نوع تخصص خود بایست فرایند و روند شکل گیری بحران را زودتر از دیگران تشخیص دهند. به این خاطر است که رسانه ها می توانند با گوشزد نمودن وضعیت منتج به بحران، تا حدود زیادی جلوی بروز بحران را گرفته و اجازه ندهند شرایطی غیر عادی ایجاد گردد. رسانه ها در زمان وقوع بحران ها می توانند بسیار مؤثر و کارآمد در صحنه اجتماع ظاهر شده و با رفتاری علمی و عقلایی تأثیر بحران را به حداقل ممکن برسانند.
رسانه ها هم چنین قادر هستند به عنوان میانجی عوامل بحران و گروه های ذینفع در بحران عمل نموده و سطح برخوردها را به حداقل برسانند. در نگاهی دیگر می توان این گونه بیان نمود که رسانه ها می توانند به عنوان یکی از منازعین بحران، وارد معرکه شده و خواهان سهم خواهی از بحران ها شوند. در مرحله سوم از بحران، یعنی مقطع زمانی پس از وقوع بحران هم رسانه ها می توانند ایفاگر نقش های مشخصی باشند. بحران ها در تمامی انواع خود جزء جدایی ناپذیر زندگی بشر می باشند و روز به روز بر تنوع و تعدد آن ها افزوده می شود. رسانه های جمعی نقش انکار ناپذیری در جامعه دارند و یکی از عرصه هایی که رسانه های جمعی در آن نقش و اهمیت بسیار زیاد داشته، نقشی است که رسانه ها در بحران ها و مدیریت بحران ایفا می کنند. رسانه ها می توانند در زمینه بحران های درحال وقوع جدیدترین اطلاعات را به مردم بدهند و مردم را در جریان آخرین اخبار مربوط به وقایعی که اتفاق افتاده است، بگذارند.
رسانه ها ما را به درون مناطق بحران زده می برند و ما را از آن چه در آن جا می گذرد آگاه می نمایند. هم چنین رسانه ها قادر می باشند مردم را به انجام دادن اقدامات مثبت تشویق نموده و یا برعکس موجبات ترس و وحشت بیشتر مردم را فراهم کنند. رسانه های جمعی با توجه به نفوذ و گسترش خود در جوامع و در تمامی ابعاد حیات بشری، به جزء جدایی ناپذیر بحران ها تبدیل شده اند. از یک منظر می توان ادعا نمود که رسانه ها از حساس ترین نقاط استراتژیک در هنگام بروز بحران ها، چه در سطح داخلی و چه در سطوح بین المللی، می باشند. بنابراین اولین نکته در این بحث، مسأله مدیریت بحران است که برعهده رسانه ها قرار گرفته است؛ زیرا از این منظر، رسانه اولین نهادی محسوب می شوند که داده ها و خبرهایشان مورد بازبینی و ارزیابی قرار می گیرد و نکته دوم آن است که به دلیل اهمیت و حساسیت رسانه ها در شرایط بحرانی چگونه می توان با برنامه ریزی و سازوکارهای مناسب، رسانه ها را به سمت حل بحران و نه تشدید بحران سوق داد عملکرد رسانه در مواقع بحرانی ، نیاز به ساز و کار ویژه ای دارد.