امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
36,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب عاشقانه های دموکراتیک

کتاب عاشقانه های دموکراتیک نوشته سرکار خانم حسنا منصوری منتشر شده در نشر متخصصان می باشد.

کتاب عاشقانه‌های دموکراتیک، مجموعه‌ای از چهل غزل عاشقانه، به قلم شاعر جوان: حسنا منصوری است. این مجموعه، ماحصل سال ها غزل سرایی پراکنده است که در نهایت به همت نشر فخیم متخصصان به رشته تحریر درآمد و به منصه ظهور رسید. واژه به واژه این غزل‌ها نه به اجبار که به اختیار و در سالیان دراز به ضمیر شاعر الهام شده‌اند و بر صفحه کاغذ نقش بسته‌اند. ذات غزل بی هیاهوست، بی خبر از راه می‌رسد و دق‌الباب می‌کند، هرگز ابن الوقت نبوده است و ملاحظه‌ی حال و روز شاعر را نمی‌کند. بسیار وقت‌ناشناسانه سر و کله‌اش پیدا می‌شود و سراغی از شاعر می‌گیرد و او را وامی‌دارد تا سراغ قلم و کاغذش برود. اگر به او ذره‌ای بی اعتنایی کنی و مهمان نوازی را در حقش تمام نکنی، قهرش می‌گیرد و تا ماه‌ها و شاید سال ها بازنمی‌گردد.

هر مصراع از این مجموعه، یادآور واقعه‌ای و هر بیت آن دفتر خاطره‌ایست که هم حکایتی از احوالات شاعر است و هم روایتی از روزگارانی که مرغ خیال آدمی بی‌پروا پر می‌زد و این سو و آن سو می‌رفت و بر بام این و آن می‌نشست و آواز سرمی‌داد؛ نه کسی پایش را می‌بست و نه قصد جانش را می‌کرد و نه در قفس محبوسش و نه سنگی حواله‌اش. روزگارانی که در ایوانی کوچک، به روی فرش لاکی تبریزی می‌نشستیم و استکانی بهارنارنج سر‌می‌کشیدیم و تابستان را می‌بوییدیم و گلدان پیچ امین‌الدوله را جرعه آبی می‌نوشاندیم و غزل به غزل حافظ را می‌خواندیم و قطعه به قطعه پروین را و با مولانا گرم می‌گرفتیم و با شهریار می‌گریستیم و به شاعران تازه به دولت رسیده‌‌ای که اشعارشان هل پوکی نمی‌ارزد، می‌خندیدیم‌.

ایامی که چادر نماز گلگلی صورتی ملیح خود را سر‌می‌کردیم و پیشانی بر تربتی اعلی می‌گذاشتیم و در خم محراب، مطلع غزلی یا بیت خوش قافیه‌ای به خاطرمان می‌رسید و نماز را تند تمام می‌کردیم و تعقیبات را رها می‌کردیم و به سوی قلم و دواتی می‌دویدیم؛ اگرچه آن نماز از سقف خانه بالاتر نمی‌رفت؛ اما غزل نورسیده، خاطر مکدرمان را دلداری می‌داد و کام تلخمان را شیرین می‌کرد.

این کتاب، روایت معشوقی یمنی است که خنجر به کمر بسته و به مصاف توپخانه سنگین دشمن می‌رود، روایت معشوقی فلسطینی است که گویی در چشمانش نهال زیتونی کاشته و با اشک آبیاری اش کرده است، روایت دلداده‌ای حجازی است که دل در گرو معشوقی دارد و او را به جای لات و هبل می‌پرستد، روایت معشوقی سوری که خانه بر سرش ویران کرده‌اند و عشق در دلش هنوز آباد است. روایت معشوقی لبنانی که هنوز نجوای اعتراف عاشقانه‌ای را نشنیده بود که در انفجار بندر بیروت سوخت و روایت زن دل از کف داده‌ای طهرانی که برای دیدار محبوبش هزار و یک شمع نذر کرده است. روایتگر عاشقانه‌ای بغض آلود از درد خاورمیانه، مردی یا شاید زنی که در فلسطین وطنش را گرفتند و در قاهره معشوقش را ربودند و در طهران به دارش کشیدند و در کابل دهانش را دوختند و در صنعا آتش زدند و در بغداد سرش را بریدند و در حجاز مثله‌اش کردند و در دمشق گلوله ای به قلبش زدند و در بیروت فراموشش کردند.

هر کسی از ظن خود، خواننده‌ی این کتاب می‌شود و خودش را مخاطب بیت به بیت آن می‌پندارد.

بخشی از کتاب عاشقانه های دموکراتیک

غزل هفتم 
تو یک پیراهن و یک دامن گل دار پر چینی
 اگر در دیده مجنون نشینی حسن می بینی 
کنار چشمه که دیدم تو را دل باختم اما 
سکوت ممتد و شرم ملاقات نخستینی 
برای گله ام نی می زدم گفتند اهل ده: 
عجب آواز محزونی عجب چوپان غمگینی 
صدای خنده ات را کل آبادی شنید اما
 به ما که می رسی سردی و سر سختی و سنگینی 
نگاهم کنید قدس و نوار غزه ابرویم 
چه خوش غارتگری هستی پی فتح فلسطینی 
تو یک سرباز یاغی در سپاه هیتلر نازی
 تو فرمان فرو پاشیدن دیوار برلینی 

صفحات کتاب :
89
کنگره :
‭PIR۸۳۶۱‬
دیویی :
‭۸‮فا‬۱/۶۲‬
کتابشناسی ملی :
۹۵۷۶۰۳۶
شابک :
9786223901898
سال نشر :
۱۴۰۳

کتاب های مشابه عاشقانه های دموکراتیک