نظر شما چیست؟

معرفی کتاب مشق عشق

کتاب مشق عشق نوشته جناب آقای سید رضا هاشمی منتشر شده در نشر متخصصان است.

سید رضا هاشمی دانش آموخته دکتری تخصصی مهندسی شیمی و علاقمند به فرآیندهای زیست فناوری سال‌هاست که در کنار پرداختن به تحقیقات علمی و پژوهشی با ادبیات فارسی زندگی می‌کند, نفس می‌کشد و درد و دل‌های نا گفته‌اش را به زبان شعر از درون مواج, برساحل کاغذهای سپید روان می‌کند اما ! ناگهان تصمیم می‌گیرد تا بر ماسه‌های نیمه ماندگار خاطرات اذهان , منقش نماید آنچه را که از ورای احساس مسکوت مانده فوران می‌کند.

مشق عشق , گلچینی است از خاطراتی که در گذر زمان ، سبب‌ساز تصاعد احساس از قلب بر زبان بوده و در مواجهه با لب بسته, حکمیت به مغز سپرده و آن فرمانده بحران, چشم را به یافتن کاغذ و دست را به قلم دچار نموده تا در سکوتی از برون, همهمه‌های درون,راهی برای خاموشی بیابند, نه از آن جنس که می‌شود گفت, بلکه از آن گونه که نمی‌توان نگفت و چون سخن از دل برآید درگیر ماندن بر یک سبک خاص اندکی دور از ذهن است و بالطبع سبک و سیاق وابسته می‌شود به شرایط و حال شاعر، همین است که گاهی به آهنگین‌ترین حال ممکن می‌گوید:" من از چشمان زیبای تو مشق عشق می‌گیرم ،،،، و از آواز بی‌باکی تو بسیار می‌خندم، ولی در دل به تو احسنت می‌گویم

از این احساس‌های پاک و بی‌پروا ...."

و چون به ورطه هجر افتد خیال یار وادارش می‌کند به گفتن: " دیشب که تو را باز به آغوش کشیدم ،،، افسانه عشق تو چو بر دوش کشیدم ،،، گویی که نه در خواب در این عالم جان بود ،،،،آنچه ز غمت، بر تن بیهوش کشیدم " و انتهای تحکمش اینست که: " لیلای من، ستایش چشمت مرا رواست ،،، لعل لبت نوازش رویت مرا سزاست......"

او که نه با چشم و نگاه که حتی با حرکت پلک‌های معشوق هم دگرگون می‌شود و لحظه ای تمرکز برآن چنان آشفته‌اش می‌کند که می‌گوید: " هر پلک که میزدی ورقی شعر ناب بود ،،،، زیبایی مداوم یک انتخاب بود ....." در گفتگوهای درونش همیشه هم رفیقِ دل نیست و گاهی به شکایت از او برخاسته که: " هر لرزه که این چشم به دامان تو انداخت،،، تو خون شدی و اشک به تیمار تو پرداخت " و لحظه‌ای دیگر شاکر وجود اشک است و می‌گوید : " به اشک دیده چون شادی ، بکن شکر خداوندی ،،، که اشک اینگونه می‌شوید ، گنه از روی دلها را ...."

و چون گاه دلخوری و شکستن می‌رسد در لابلای ناله‌هایش میان آن‌همه شکوه از روزگار نامراد می‌گوید : " ...... که نه تنها تو را می‌بخشد آتش ، درون آتش خشم ، ، ، تو باید شاهد ذبح دقایق‌های خود باشی ،،، درون صفحه ساعت ....." و متأثر از دلشکستگی ، بی‌پروا چنین سروده که " ....گمان کردی چو زیبایی، وجودی آتشین داری؟ ،، هزاران ادعا داری ، ولی در عشق بی‌چیزی ...." و این گزیده‌ها همه اشاراتی بود برچیده از هر شعر در میان این دفتر

پس دعوتید به خواندن متکامل آن‌ها در کتاب مشق عشق به تفصیل

گزیده کتاب مشق عشق

مشق عشق

من از چشمان زیبای تو مشق عشق می‌گیرم

و از آواز بی‌باکی تو بسیار می‌خندم

ولی در دل به تو احسنت می‌گویم

از این احساس‌های بی‌پروا

و بی‌میلی به تدبیرت

از این آشوب‌های کودکانه گرچه می‌ترسم

ولی دیوانه‌ی این بی‌سیاست بازیت در عشق ورزیدن

همین افسانه پیچیدن

همین صافی رویاها

همین بی‌پرده خندیدن

همین افسانه‌ها هستم

همین‌ها آخر دنیاست

صفحات کتاب :
52
کنگره :
PIR8364
دیویی :
8فا 1/62
کتابشناسی ملی :
9585338
شابک :
9786223901614
سال نشر :
1403

کتاب های مشابه مشق عشق