کتاب آن چهارده روز توسط محمدبن علی ابن بابویه قمی نگاشته شده و ترجمه آن توسط محققین موسسه بیان معنوی صورت گرفته است.
ما معمولاً زندگی آدم ها را با اتفاقات خاص و روزهای بزرگ آن به یاد می آوریم. اتفاقاتی که معرّف شخصیت و ویژگی های خاص آن فرد است.
«آن چهارده روز» از همین جنس است و راوی چهارده نقطه عطف و اتفاق خاص زندگی امیرالمومنین (علیه السلام)، آن هم از زبان خود حضرت(علیه السلام).
به عبارت دیگر این یک زندگینامه خود گفته است که اتفاقات روایت شده به انتخاب خود امیرالمومنین انجام شده.
ماجرا از آنجایی شروع شد که روزی بزرگِ یهودیان در کوفه به خدمت حضرت رسید و...
هیچ یک از آن مصائب مانع انجام مأموریت هایم نشد
اکنون ای امیر مؤمنان با ما از امتحانهایی که خداوند بعد از صلی الله پیامبر شمار ا را بدان آزمود و آنها را با صبر و موفقیت پشت سر گذاشتی سخن بگو. البته ما هم از آن آزمون ها بی خبر نیستیم و اگر شما بگویی می توانیم آنها را بازگو کنیم اما دوست داریم از زبان شما بشنویم؛
همانطور که امتحانهای قبلی را از شما شنیدیم امیر مؤمنان فرمود: ای مرد یهودی خداوند متعال، پس از وفات پیامبر (ص) مرا در هفت موضع امتحان کرد و بی آن که خودستایی کنم .به لطف و نعمت خودش مرا در آنها صبور و شکیبا یافت. ای مرد یهودی اما امتحان اول این بود در میان مسلمانان هیچ کس رابطه ای که من با رسول خدا (ص) داشتم نداشت. زیرا من ارتباطی نزدیک با کسی جز پیامبر نداشتم که با او انس بگیرم یا بر او تکیه کنم یا با او آرامش یابم یا به دنبال نزدیک تر شدن به او باشم.
او بود که در کودکی سرپرستی ام را به عهده گرفت و مرا بزرگ کرد و در هنگام یتیمی جای پدر را برایم پر کرد. هزینه زندگی ام را تأمین می کرد و مرا از رنج کسب راحت نمود. در بزرگ سالی هم حامی و پشت و پناه من و همسر و فرزندانم بود.