کتاب قانون 5 ثانیه نوشته مل رابینز و ترجمه آزاده اعرابی منتشر شده توسط انتشارات نسل نواندیش می باشد.
قرار است مطلب درخورتوجهی را در کتاب قانون 5 ثانیه یاد بگیرید: فقط در 5 ثانیه زندگیتان را عوض کنید. به حیلهگری میماند، اینطور نیست؟مطالب کتاب قانون 5 ثانیه به شما ثابت میکند که این علم است. زندگیتان با تصمیمات 5ثانیهایتان تغییر میکند. درحقیقت، این تنها راه تغییر است.
کتاب قانون 5 ثانیه، داستان واقعی قانون 5 ثانیه است: چی هست، چرا مؤثر است و چرا زندگی افراد در سراسر دنیا را متحول کرده است؟ یادگیری قانون آسان است و نتیجهای عمیق به همراه دارد. این قانون همان رمزوراز تغییر همهچیز است.
بهمحض یادگیری این قانون، میتوانید بلافاصله آن را به کار بگیرید. این قانون دست یاری شما میشود تا بتوانید با اعتمادبهنفس بیشتر و شجاعت هرروزه بهتر کار کنید، حرف بزنید، زندگی کنید و عشق بورزید. یکبار از این قانون استفاده کنید، آنوقت هروقت که لازمش داشتید، دم دستتان است.
فاصله شما با زندگیِ کاملاً متفاوتتان، فقط یک تصمیم است
در کتاب قانون 5 ثانیه، تمام دانستههایم درباره تغییر و قدرت شجاعت هرروزه را با شما در میان خواهم گذاشت. بهقطع چیزهایی را که یاد میگیرید، دوست خواهید داشت. باحالترین قسمت ماجرا وقتی است که شروع به استفاده از این قانون میکنید و نتایجش را به چشم خود میبینید. نهتنها آگاه میشوید و درمییابید که تا چه حد خودتان را سرکوب کردهاید، بلکه قدرت همیشگی درونتان را نیز بیدار میکنید.
با خواندن داستانهایی که در این کتاب روایت شده است، شاید حتی متوجه شوید که خودتان پیشتر هم از قانون5ثانیه استفاده میکردید. با نگاهی به گذشته و مرور لحظات مهم زندگیتان، حتم دارم که فقط براساس غریزه تصمیماتی متحولکننده گرفتهاید. فقط در عرض 5 ثانیه تصمیمی گرفتید که من آن را «اولین تصمیم قلبی» مینامم. به ترسهایتان پشت پا زدید و به اعتمادبهنفس و شجاعتتان مجال صحبت کردن بهجای خودتان را دادید. 5 ثانیه شجاعت اینهمه تغییر به ارمغان میآورد.
از کاترین بپرسید. او وقتی برای اولینبار در جلسهای در خارج از سایت اجرایی شرکتش قانون5ثانیه را یاد گرفت، متوجه شد که از این قانون در یکی از مهمترین تصمیمات زندگیاش استفاده کرده بوده و در آن زمان اصلاً متوجه این قانون نشده است. در سال 1990 خواهرش، ترسی، به قتل رسیده بود و کاترین برای کمک به او به خانهشان بازگشت. اینجا بود که «یک تصمیم 5ثانیهای» نهفقط زندگی او، «بلکه زندگی خیلیهای دیگر را هم» عوض کرد. او تصمیم گرفت «دو خواهرزاده کوچکش» را که بازماندههای خواهرش بودند بزرگ کند.
عاشق این توصیفش راجع به واژه تصمیم هستم: «فکر کردن نمیخواهد»، چون وقتی برپایه شجاعت عمل میکنید، مغزتان دیگر دخالتی ندارد. اول قلبتان حرف میزند و شما به حرفش گوش میدهید. این قانون به شما میآموزد که چطور این کار را بکنید.
آیا برای کشف قدرت درونتان باید تلاش کنید؟ پاسخ «بله» است. به قول مارلو که در چند صفحه پیش گفت، وقتی این کار را بکنید، «همهچیز بهقدری آسان پیش میرود که باورنکردنی و حیرتانگیز میشود.»