کتاب شاید که درد..، اثر ندا نصیریان؛ دومین دفتر شعر نویسنده میباشد که از احوال درون و یافتههای زندگی خود نگاشتهاست.
اشعار این مجموعه طی سالهای 1394 تا 1400 سروده شده است. امیدوارم که انتقال اندیشه و احساس این سرودهها، باعث تأثیر مثبتی در روح و ذهن خواننده باشد.
گمنامی
چون ز آزار جهان و اهل آن حیران شدم
در درون غار تنهایی خود پنهان شدم
لحظههایم در سکوت و از نوایش گشته مست
فارغ از دنیا و شسته دست خود از هرچه هست
صبحها میتابد از خورشید او بر غار من
گرم میگردد ز مهرش بندبند جان و تن
هیچ کس را نیست ره در خلوت آرام من
هیچ کس دیگر نمیگیرد سراغ از نام من
ای خوشا گمنامی و هرلحظه بر لب نام او
کام دل شیرین شود با جرعهای از جام او
ای خوشا از یار گفتن مست و حیرانش شدن
ای خوشا از او شنیدن محو چشمانش شدن
در دل هر غصّهای باشد شگفتیها نهان
در شگفتم از جهان و از شگفتیهای آن
وه چه زیبا نقش کردی زشتهای این جهان
زین تناقض ماندهام در حیرت از اعماق جان
ای خوشا در خلوتم هر روز بینم روی او
جانِ خسته پر زند در آسمانها سوی او
تا توانی هست، یارم را نظر اینجا کنم
تو توانی ده که شوری بیشتر برپا کنم
سال 1399.. .