به تازگی مهدی بختیاری همت گمارده و کتابی تحت عناون «با دست های خالی» حاوی خاطراتی از شهید حسن طهرانی مقدم را جمعآوری کرده و انتشارات یازهرا (س) آن را منتشر کرده است. در این کتاب خاطراتی از محسن رفیقدوست، محمدباقر قالیباف، محسن رضائی، همسر شهید، فرزند شهید و برخی از همرزمان شان خاطراتی نقل شده است.
کتاب با دست های خالی برش هایی است کوتاه و گزیده شده از مجاهدات غرورآفرین «حاج حسن طهرانی مقدم» که به حق، او را «پدر موشکی ایران» لقب داده اند. آنچه در این کتاب خواهید خواند، حتی نَمی از دریای عزم و اراده آن سردار نیست. بسیاری از خاطرات و اطلاعات تاریخی به دلایل امینی و سیاسی ناگفته و یا ناقص گذارده شده اند. جمعی نیز گفتنی های خود را مشروط به نبردن نامشان بیان کردند.که از آنان با عنوان «محفوظ» یاد شده است.
همیشه می گفت : کاری که ما می کنیم خیلی حساس است و اهمیت دارد و اصلا صرف ایران نیست که از اینکار استفاده کند.
اعتقاد داشت که این موشک ها در واقع اختراع شیعه است و می گفت: میخواهیم روی این موشک ها بزنم ساخت شیعه و به اذن خدا و کمک اهل بیت کاری خواهیم کرد که آیندگان خواهند فهمید چقدر اهمیت دارد.
بیست و دوم آبان ماه سال 1390، زمانیکه انفجار در پادگان «بیدگنه ملارد» در حوالی کرج رخ داد، یکی از فعال ترین دانشمندان موشکی ایران به شهادت رسید؛ این انفجار پرده از فعالیتهای مردی برداشت که رفتنش، تن پایتخت را لرزاند.
«حسن طهرانی مقدم» را کمتر کسی بود که بشناسد و آن کسی هم که شناخت با تمام ابعاد نشناخت.
بچه محله «سرچشمه» جوانک لاغر اندام و سر به زیر با موهای فرفری بود. پدرش پیشه خیاطی داشت و مادرش بیشتر سختیها را در تربیت او و سه برادر و دو خواهر دیگرش متحمل شد. علی کوچکترین برادر آنها اولین شهید خانواده تهرانی مقدم بود که هرچند در همان ماه های ابتدای جنگ در سوسنگرد به شهادت رسید ولی بیشترین ارتباط را این دو برادر با هم داشتند.
برادران طهرانی مقدم در مسجد زینب کبری سلام الله علیها در سرچشمه تهران زیر نظر آیتالله لواسانی امام جماعت و مدیر مسجد تعلیمات دینی و مقدمات آشنایی با اسلام را فرا گرفتند و در گروه سرود مسجد به فعالیت پرداختند. همین گروه، بعدها هسته اولیه گروه سرودی شد که در 12 بهمن 57 در فرودگاه مهرآباد به بنیانگذار انقلاب اسلامی خیرمقدم گفت.
شهید حسن طهرانی مقدم مهر 1384 جانشینی فرماندهی نیروی هوایی سپاه را پذیرفت اما یک سال بعد مسئولیت «سازمان خودکفایی سپاه»را بر عهده گرفت تا پنج سال بعد در همین مسئولیت در 21 آبان 1390 در حالی که مشغول به اتمام رساندن یکی از پروژههای راهبردی خود بود، به جمع یاران شهیدش پیوست.
فکر کردند کی اند؟
راوی: محفوظ
با این که ارتش سوریه پانزده سال سابقه موشکی داشت، اما تمام کارهایشان زیر کارشناسان روسی انجام می گرفت و به همین خاطر، سوری ها چیزی یاد نمی گرفتند. آنها فقط در قسمت اپراتوری کار می کردند. سوری ها حتی حق نداشتند به کابل ها دست بزنند. اگر روغن کمپرسور را عوض می کردند، باید کارشناس روسی روغن را چک می کرد. آنها جاهایی از سکو را هم پلمپ کرده بودند. بچه ها وقتی با پلمپ ها روبه رو شدند، تصمیم گرفتند آنها را بشکنند.
فرمانده سکو به حسن آقا می گفت: «من هم آرزو دارم ببینم این تو چیه؟» البته فقط آرزو داشت، چون وقتی دید ایرانی ها در تصمیم شان – شکستن پلمپ ها- جدی هستند، گفت : «مقدم حسن! این کار رو نکنید. اگه روس ها بفهمند پدر ما رو در میارند!». حسن آقا هم وقتی اضطراب او را دید، قول داد که ما هیچ وقت چنین کاری نمی کنیم. از آن جا که سوری ها همیشه خود را در حال جنگ می دیدند، به طور دائم موشک سوخت زده روی سکو آماده پرتاب داشتند. یک بار که نیروهای موشکی سوریه رزمایش تست موشک داشتند، از دانشجویان ایرانی هم دعوت کردند به محل رزمایش بروند. بچه ها با کمال میل قبول کردند و لحظه ای تردید به دل شان راه ندادند.
کتاب خط مقدم نیز که مربوط به شهید حسن طهرانی مقدم است در فراکتاب به صورت pdf و رایگان موجود می باشد.
امکان خرید نسخه چاپی کتاب با دست های خالی در فراکتاب فراهم است این کتاب همچنین دارای تخفیف ویژه می باشد.
مشخصات کتاب با دست های خالی در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | یا زهرا (س) |
نویسنده: | مهدی بختیاری |
تعداد صفحه: | 120 |
موضوع: | انقلاب و دفاع مقدس، شهدا |
قالب: | چاپی با تخفیف |
نظر دیگران //= $contentName ?>
کتاب با دستان خالی یکی از بهترین کتابهایی است که میشه مطالعه اون رو با هر رده سنی و سلایقی چه اعتقادی چه سیاسی...
کتاب بسیار خوب و عالی بود. این کتاب تلاش ها و رشادت ها و مجاهدت های سردار حاج حسن تهرانی مقدم هست و اینکه ایشا...