کتاب ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد؟: تلخاندیشی در شعر معاصر فارسی ، به قلم حامد صافی به نگارش در آمده و در انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به چاپ رسیده است.
کتاب ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، ضمن پرداختن به ریشهها و زمینههای تلخاندیشی (اجتماعی، فردی، فکری و فلسفی)، جریان تلخاندیشی در شعر را، از ظهور تا افول، بررسی کرده است. در این میان، از پرداختن به شخصیتهای شاخص این جریان غفلت نکرده است، بر این اساس، به دنبال پاسخ به این پرسش خواهد بود که زمینههای اصلی تلخاندیشی در شعر معاصر کدام است و شخصیتهای اصلی این جریان چه کسانی هستند؟
نصرت رحمانی تحت تأثیر مثلث زندگی شخصی، آشنایی با ادبیات غرب و شکست نهضت ملی دچار نوعی تلخاندیشی سیاه شد. رأس این مثلث را باید آشنایی رحمانی با ادبیات غرب دانست، چرا که او از این طریق، شیوه اصلی خود را برای شاعری انتخاب کرد که همان رمانتیسم سیاه بود. او تحت تأثیر توللی، مجموعههایی سرشار از اندوهی تلخ را سرود که سرشار از ترس و دلهره و ناامیدی بود.
سه مجموعه نخست رحمانی بیشتر گرفتار تلخاندیشی شخصی است که از زندگی فردی و تحولات روحی دوره نوجوانیاش سرچشمه گرفته است. سه مجموعه «کوچ»، «کویر» و «ترمه» در قالب چهارپاره و در حجمی از گناه، درد و تیرگی فرو رفته است. بنمایه اصلی شعر رحمانی در این سه دفتر، عشق زمینی است و از مرگ سخن میگوید.