قلم کتاب طلوع و غروب یک فروغ اثر محمدمهدی ابراهیمی؛ برای سطح اندیشه بر این ورقها رمق گرفته است. این کتاب با قلمی روان و جذاب کوشیده است به موضوع نقد اشعار و افکار فروغ فرخزاد پرداخته، ذهن مخاطب جوان را بهتر و بیشتر با آن آشنا سازد.
این کتاب به طور عمده سه بخش دارد: فصل اول مختصات ادبی شعر فروغ را برای مخاطب میگشاید، بخش دوم به موفقترین اشعار شاعر مربوط است و فصل آخر که خود شامل دو مقاله است که هر کدام یک (درآمد) و یک (متن) دارند؛ مقالاتی به نسبت پیچیدهتر از توضیحات ابتدایی کتاب. حقوقی در مقدمهی کتابش نوشته است که مجموعهی شعر زمان ما را به قصد نشان دادن حرکت شاعران معروف، از آغاز گمنامی تا زمان اشتهار و چگونگی دستیابی آنان به زبان شعری خاص خودشان نوشته و این کتابها را برای دانشجویان و شاعران جوان تولید کرده است.
مطالعه کتاب طلوع و غروب یک فروغ را به مخاطبان عمومی ادبیات که هنوز در ابتدای راه هستند و میتوانند به عنوان یک نقطهی شروع برای شناخت شعر استفاده کنند، پیشنهاد میشود.
۱. مضامین مدرن
در این دفتر بیش از تولدی دیگر به مضامین مدرن توجه شده است و با توجه به حجم کمتر این دفتر شعر، نسبت به تولدی دیگر، باید گفت درصد تکرار و تراکم آنها در شعرهای مجموعهی آخر اشعار شاعر، حتی بیش از (تولدی دیگر) است؛ تا جایی که باید مضامین مدرنیستی را موضوع اصلی آخرین دفتر شعر فروغ فرخزاد دانست.
شعر (ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد) با این عبارت آغاز میشود:
و این منم
زنی تنها
در آستانهی فصلی سرد
در ابتدای درک هستی آلودهی زمین
و یأس ساده و غمناک آسمان
و ناتوانی این دستهای سیمانی.
تصویری مشابه تصاویر آخرالزمانی شعر (آیههای زمینی) را در این شعر نیز میتوان به وضوح دید:
ستارههای عزیز
ستارههای مقوایی عزیز
وقتی در آسمان، دروغ وزیدن میگیرد
دیگر چگونه میشود به سورههای رسولان سرشکسته پناه آورد؟
ما مثل مردههای هزاران هزار ساله به هم میرسیم و آنگاه خورشید بر تباهی اجساد ما قضاوت خواهد کرد.