کتاب دین و تکامل نوشته قاسم اخواننبوی و سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی این کتاب را به چاپ رسانده است. در این کتاب به یکی از نظریات علمی در علوم طبیعی که دارای اهمیت بوده و تأثیرات و پیامدهای زیادی در همه رشتههای علوم و معارف بشری داشته، نظریه «تکامل» است که از زمان مطرح شدنش توسط «داروین» موضعگیریهای موافق و مخالفی را برانگیخته است.
این موضعگیریها را میتوان به پنج گروه «متکلمان»، «خلقتگرایان»، «طرفداران طراحی هوشمند»، «طبیعتگرایان» و «خداباوران تکاملگرا» نسبت داد. در این کتاب، سعیشده با روش «تحلیلی - توصیفی» گزارشی از مبانی و پیشفرضهای نظریه تکامل و نقدهایی که براساس شواهد علمی، فلسفه علم و الهیات نسبت به این نظریه شده است، ارائه شود.
داروین نظریۀ تکامل را در کتاب منشأ انواع مطرح کرد. این کتاب بازتاب گسترده ای داشت و هنوز پس از گذشت زمان زیادی از نشر آن، نمیتوان پیامدهای آن را به درستی برآورد کرد. داروین پیش بینی کرده بود منازعه ای که پدید آورده است حتی با مرگش فرو نخواهد نشست؛ اما نمیتوانست تصور کند چگونه نظریۀ او از دامنۀ علوم طبیعی گذر می کند و به علوم اجتماعی، سیاست و حتی عرصۀ کیهانی کشیده می شود.
محور مطالعات داروین بیشتر در حوزۀ تاریخ طبیعی بود؛ اما به سبب آشنایی با یکی از فلاسفۀ هم عصر خودش با آرای فلاسفهای مانند هیوم و کانت آشنا شد و در این زمینه نیز شروع به مطالعه و تحقیق کرد. یادداشت هایی که از او به جای مانده بر این مطلب دلالت می کند که متافیزیک در زمان او به مجموعه مطالعاتی گفته می شد که دربارۀ علیت و رابطۀ علّی بین موجودات بحث می کرد و تحقیق دربارۀ جهان طبیعت و موجوداتی که در زمان و مکان جای دارند، به علوم طبیعی مربوط میشد، ازای نرو بخشی از یادداشت های داروین دربارۀ موضوعاتی مانند زبان و بیماری های روحی، اخلاق و معرفت است. بخش دیگری از یادداشت های او دربارۀ فلسفۀ علوم طبیعی است؛ زیرا داروین در تحقیقات خود درصدد بود به پرسش هایی پاسخ بدهد که دغدغۀ دانشمندان علوم طبیعی است، از جمله چگونگی طبقه بندی موجودات و نحوۀ شکل گیری انواع مختلف و گسترش آن ها در زمین.
داروین برای پاسخ به این سؤالات دو فرض مطرح کرده است: یکی اینکه همۀ انواع مختلف موجود در زمین، قسمت، بخش و حصه ای از درخت حیات اند و لذا تبار و نیای واحد و مشترکی دارند؛ دوم اینکه انتخاب طبیعی عامل شکل دهی به این درخت است.