امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
48,600
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب تجلی امید در قلب او

کتاب تجلی امید در قلب او نوشته سرکار خانم فاطمه سوری منتشر شده در نشر متخصصان است. روزهای سخت را پشت سر می‌گذاریم و در چنین روزهایی، امیدواربودن و امیدوارماندن سخت است. باید بلند شویم و استوار بایستیم! زندگی دریا است و ما انسان‌ها میان موج‌های آن شناوریم و ناچاریم تحت هر شرایط سختی، دست‌وپا بزنیم و امیدوار باشیم؛ شاید کسی کمکمان کند، وگرنه غرق می‌شویم.

وظیفه‌ی ما دست‌وپازدن است! وظیفه‌ی ما پشت سرگذاشتن موج‌ها و کم‌نیاوردن در شرایط سخت است. احساس می‌کنم ما همه، گمشدگان شناور در اقیانوس روزگاریم. دریایی که «مرداب نیست»، آرام یا طوفانی‌اش فرقی نمی‌کند؛ اگر بی‌خبر باشی، غرق می‌شوی! همه‌ی ما محکومیم به امیدواری، به کم‌نیاوردن. باید ناراحتی‌هایمان را به نسیم‌های خنک شبانه بسپاریم و دوباره بلند شویم؛ باید به آفتاب و ماه خیره شویم و امیدوار باشیم؛ باید حالمان را خوب کنیم و منتظر اتفاق خوب باشیم.

گزیده کتاب تجلی امید در قلب او

من، الیکا، در خانواده‌ای از طبقه‌ی متوسط به دنیا آمده‌ام. شانزده‌ساله‌ا‌م. پدر و مادرم فقط جمعه‌ها خانه هستند. برای اینکه چرخ زندگی را بچرخانند، تا جایی که می‌شود کار می‌کنند. مادرم معلم دبیرستان و پدرم کارمند یک شرکت خصوصی است. من از کلاس سوم روی پاهای خودم ایستاده‌ و مستقل بار آمده‌ام.

برادری داشتم که خیلی باهوش بود. آن موقع رشته‌اش ریاضی بود و آرزو داشت یک هکر ماهر شود و در وزارت اطلاعات و فناوری مشغول به کار شود. او همیشه کار داشت و مشغول بود و من هم هیچ‌وقت دوست نداشتم مزاحم کارش بشوم. تا امروز تمام کارهایم را خودم انجام داده‌ام؛ از تکالیف مدرسه تا کلاس موسیقی‌ای که می‌روم. حتی بعد از امروز هم قرار است خودم کارهایم را انجام بدهم، اما کارم کمی راحت‌تر است؛ چون بزرگ‌تر شده‌ام. درس و نمره‌هایم خیلی خوب است و رشته‌ام علوم انسانی است. همیشه با دقت به صحبت‌های معلم گوش می‌دهم. در آغاز، چون تازه انتقالی گرفته‌ بودم، در دبیرستان برای خود دوستی پیدا نکرده‌ بودم، اما زمان زیادی نگذشت که کسانی را در کلاس خود پیدا کردم و با آن‌ها دوست شدم. در دبیرستان‌های خارج دختر و پسر مختلط هستند که من با این موضوع مشکلی ندارم.

خوشحالم بالاخره در این دبیرستان چند دوست شبیه به خودم پیدا کرده‌ام؛ آلیا و آترین، دوست‌های دخترم و آرکا و ایلیا، دوست‌های پسرم. قرار شده برای اینکه همدیگر را بیشتر بشناسیم، به کافه‌ای برویم و چندساعتی را در کنار هم باشیم و صحبت‌هایی را که برای ادامه‌یافتن دوستی لازم است با هم به اشتراک بگذاریم. مثل همیشه، بعد از خواندن درس‌هایم و تمرین‌کردن موسیقی آماده می‌شوم.

کتابشناسی ملی :
۹۵۶۰۴۱۶
شابک :
9786223901423
سال نشر :
1402
صفحات کتاب :
144
کنگره :
PIR۸۳۴۸
دیویی :
‫‭۸‮فا‬۳/۶۲

کتاب های مشابه تجلی امید در قلب او