کتاب کآشوب

کتاب کاشوب: بیست و سه روایت از روضه‌هایی که زندگی می‌کنیم

امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
4,900
خرید
110,000
25%
82,500
نظر شما چیست؟

کتاب کآشوب: بیست و سه روایت از روضه‌هایی که زندگی می‌کنیم به همت نفیسه مرشدزاده جمع‌آوری شده و در نشر اطراف به چاپ رسیده است. کآشوب روایت‌های واقعی و مستند از نسبت نسل‌های متفاوت امروز با واقعه‌ٔ سال ۶۱ هجری (شهادت مظلومانهٔ امام حسین علیه‌السلام) است.

معرفی کتاب کآشوب

کآشوب روایت‌های واقعی و مستند از نسبت نسل‌های متفاوت امروز با واقعه‌ٔ سال ۶۱ هجری (شهادت مظلومانهٔ امام حسین علیه‌السلام) است. اسامی نویسندگان این اثر به این شرح است:
حامد آقاجانی، اعظم ایرانشاهی، سیداحمد بطحایی، زهره ترابی، معصومه توکلی، علی جعفرآبادی، مریم‌السادات حسینی‌سیرت، احسان حسینی‌نسب، احسان رضایی، آرش سالاری، محبوبه سربی، هادی سهل‌آبادی، مهدی شادمانی، علی غبیشاوی، سیدحمیدرضا قادری، مرتضی کاردر، یاسر مالی، محمدحسین محمدی، حمید محمدی محمدی، نفیسه مرشدزاده، محسن‌حسام مظاهری، سیداکبر موسوی، نرگس ولی‌بیگی
این نویسندگان که شغل و گرایش‌های مختلف دارند، قرار بوده با لحن توصیفی، نسبتِ شخصی و زیسته‌ٔ خودشان با مجالس گذشته و امروز را گزارش کنند که البته، همه، دل از دست داده‌اند و این‌جا و آن‌جا، شیفتگی از متن‌ها بیرون زده است. مجموعهٔ کآشوب ذره‌ای از یک جریان مداوم است. هر اثری که در حوزه‌ٔ عاشورا و محرم تولید می‌شود به محض تولد یکی از هزارانی می‌شود که پیش‌تر در هر دوره‌ای به ساحت این واقعه‌ٔ تمام‌نشدنی پیشکش شده‌است.

خلاصه کتاب کآشوب

مجالس عزاداری امام حسین، چنان با فرهنگ ما درهم‌تنیده است که تصور جدا شدن این دو از یکدیگر نیز غیرممکن به نظر می‌رسد. کتاب کآشوب، مجموعه‌‌ جستارهایی از نویسندگان مختلف است که در آن به عمق خاطرات خود سفر می‌کنند و از خلال این سفر، به روایت نسبت خود با محرم می‌پردازند. این اثر، نخستین کتاب از مجموعه‌ی کآشوب نشر اطراف است و به عنوان اثر برگزیده‌ی سومین دوره‌ی کتاب سال عاشورا انتخاب شده است.
هر ساله، همه‌ی ما شاهد برگزاری مجالسی هستیم که از عاشورای 61 هجری حکایت می‌کنند و سنتی را به نمایش می‌گذارند که پس از سالیان سال، همچنان چون عنصری زنده و پویا در متن فرهنگ وجود دارد. برگزاری عزاداری برای امام حسین، آنچنان در تاریخ ما زنده است که اگر خود نیز خاطرات خود را در ذهن مرور کنیم، درمی‌یابیم که خود نیز، داستان‌های زیادی را می‌توانیم از این آیین پرشکوه روایت کنیم.
کتاب کآشوب نیز، مجموعه‌ای از روایت‌ها در باب محرم و موضوعات مربوط به آن است؛ از یادآوری اتفاقات و افرادی که در علاقه‌مندی ما به این مجالس نقش داشته‌اند، تا تاثیراتی که حضور در این مجالس در زندگی‌هایمان داشته است، همه و همه حکایت از عظمت این رخداد و نقش پراهمیت آن در تاریخ و فرهنگ ما دارند.
در این کتاب، 23 جستار از 23 نویسنده با سبک زندگی‌ها و افکار گوناگون آورده شده است که همه درباره‌ی موضوعی واحد سخن گفته‌اند و همین تفاوت‌ها باعث شده است که این کتاب، ملال‌انگیز نشود و همواره عنصری تازه در چنته‌ی خود داشته باشد. کتاب کآشوب، به مراسم محرم در بستر اینک و اکنون می‌پردازد و ما با خواندن هر جستار، بیشتر متوجه می‌شویم که تا چه اندازه این سنت هنوز تازگی دارد و حتی نقشی بااهمیت‌تر از گذشته نیز پیدا کرده است.
کآشوب حجم عجیبی از اتفاقات بسیار خوب را در خودش رقم زده است. افراد گوناگون با نگاه ها و حس و حال های مختلف یک واقعه را تعریف کرده اند اما وقتی وارد روایت ها می شوی، حس می کنی هر روایت به دنیایی غیر از روایت دیگر تعلق دارد. این پراکندگی را جز در یک چیز، یعنی پایبندی به روایت واقعی، در بقیه ی موارد می توان دید؛ از سبک روایت و اینکه مثلاً راوی چندم شخص است تا مضمون روایت ها و اینکه هر نفر به کدام بخش از این رویدادِ واحد اما پر جزئیات پرداخته . اصلاً وقتی کآشوب را می خوانی ناگهان یکه می خوری که وه! در این حادثه ی تکراریِ دم دستی که همه هم دیده ایم، چقدر اتفاق ندیده و زاویه ی نرفته هست.
شخصیت های روایت ها بسیار متنوع اند: از منبری و روضه خوان و هیأت دار و گریه کن و خادم و خادمه ی هیأت گرفته تا عاشوراپژوه و حتی عاشوراپرهیز و حتی تر بچه ی شش ساله ی مردِ روضه خوان.
روایت ها لهجه دارند. از کوره های پایین و آپارتمان های بالای تهران تا خاوه و قم و اصفهان و سبزوار و خوزستان و حتی تا روضه های خانگی کانادا! هر یک تصویر کوچکی از روضه ی شهر خودشان هستند.
کآشوب را همان اندازه که می توان مجموعه روایتی دید که باید خواند و از نگارگری راویانش و تصویرهای جذابی که به چمشت می دهند، لذت برد، می توان حتی یک پژوهش اجتماعی شمرد و با نگاهی دیگر در پی چیزی غیر از احساس خوشِ خواندن روایت هایی نرم بود. کآشوب را حتی می توان الگویی درست برای یک کار جمعی دید و در پی راز هایش برآمد و تقلیدش کرد.

بخشی از کتاب کآشوب

«سه چهار روز قبل از عاشورای آن سال برگشتم قم تا آخر دهه را در همان هیأت انقلابی سر کنم. اما تصاویری که از خوزستان و حسینیه‌ی حاج‌بابا همراهم آمده بودند، نمی‌گذاشتند آن‌جا هم آرام باشم. یاد ابومیلاد می‌افتادم که سرش را به

ستون وسطی حسینیه تکیه می‌داد و اشعار مصیبت‌خوانی را همراه روحانی بالای منبر زیر لب زمزمه می‌کرد و آرام و بی‌صدا اشک می‌ریخت. تصویر حاج ابوحسن که چفیه از سر برمی‌داشت و با کف دست بر سر بی‌مویش می‌زد و با صدای بلند گریه می‌کرد از ذهنم نمی‌رفت. یاد عادل می‌افتادم که وسط سینه‌زنی با هر ضربه‌ای که به سینه‌اش می‌زد به پهنای صورت گریه می‌کرد. یاد این‌ها که می‌افتادم مدام حواسم از صحبت‌های روحانی خوش‌صحبت هیأت پرت می‌شد یا نمی‌توانستم روی گریه کردن برای چیزی که مداح داشت با همه‌ی هنر و توانش روایت می‌کرد تمرکز کنم. بعدازظهر تاسوعا وسط مصیبت مشک و عمود و «این منافقین زمان» از هیأت بیرون زدم و تا آخر شب لابه‌لای ایستگاه‌های صلواتی خیابان چهارمردان وول خوردم و با خودم کلنجار رفتم که به هیچ چیز فکر نکنم. اما نمی‌شد.
شب عاشورا خوابم نبرد. اگر اصالت و خلوص آن هیأتی که همیشه می‌رفتم بیشتر از جاهای دیگر بود پس آن تأثیر جریان‌یافته در حسینیه‌ی حاج‌بابا چه بود و از کجا آمده بود؟ اگر مجالس بی‌زرق و برق آن حسینیه‌ی کوچک روستایی به کربلا نزدیک‌تر بود پس چرا من نمی‌توانستم از تجربه‌ی حسی سه چهار سال اخیر عزاداری‌ام چشم‌پوشی کنم؟ فکر کردم و مقایسه کردم و حرف‌هایی را که از بزرگ‌ترها شنیده بودم به یاد آوردم و آن‌قدر توی رختخواب غلت زدم که صبح شد.
صبح که آمد تردیدها رفتند. سنگ‌هایم را که با خودم واکندم، دیدم نباید از راهی که آن سه چهار سال آخر پیدا کردم دور شوم. برای این‌که دلم هم از چنین انتخابی قرص شود، قصد کردم برای آخرین بار در یک مجلس عزاداری عربی شرکت کنم تا همه‌ی حرف‌هایی که درباره‌ی محال بودن حال کردنم با جایی مثل حسینیه‌ی حاج‌بابا صد بار تا صبح با خودم مرور کرده بودم برایم ثابت شود. می‌دانستم هیأت نجفی‌های مقیم قم در مسجد امام رضای گذر خان، مثل همه‌ی حسینیه‌ها و مساجد و مجالس و تکایای عرب‌ها، روز عاشورا مقتل‌خوانی دارد. از چند سال پیش هم جایی در حافظه‌ام خاطرات دور و کم‌رنگی از مقتل‌خوانی داشتم.»

کتاب رستخیز

رست خیز بیست و چهار روایت از روضه‌هایی که زندگی می‌کنیم اثر نفیسه مرشد زاده است.

رستخیز عنوان کتاب دوم از مجموعه‌‌ی «کآشوب» است که انتشارات اطراف بنا دارد هر سال در آستانه‌ی محرم به مخاطبان عرضه کند. در این مجموعه نسبت تجربه‌های متفاوت فردی با عزای حسینی در همین سال‌ها ثبت می‌شود. زان تشنگان و رهیده نیز جلدهای سوم و چهارم مجموعه کتاب کآشوب است.

خرید کتاب کآشوب

مجموعه کتاب کاشوب در فراکتاب با تخفیف ویژه در نسخه چاپی در اختیار شماست.

خرید کتاب کآشوب

مشخصات کتاب کآشوب در جدول زیر آورده شده است:

مشخصات
ناشر: اطراف
نویسنده: جمعی از نویسندگان
تعداد صفحه: 245
موضوع: بیست و سه روایت از روضه‌هایی که زندگی می‌کنیم
قالب: چاپی با تخفیف ویژه

کتابشناسی ملی :
4865243
شابک :
978-600-96884-7-0
سال نشر :
1396
صفحات کتاب :
245
کنگره :
‏‫‭PIR4249‏‏‫‭/ک15 1396
دیویی :
‏‫‭8‮فا‬3/6208‬‬

کتاب های مشابه کاشوب 1