کتاب چشم انداز بازنشستگی pdf

معرفی کتاب چشم انداز بازنشستگی

کتاب چشم انداز بازنشستگی به قلم رابرت کیوساکی و ادوارد سیدل با بررسی مشکلات پیش روی مستمری بگیران در دوران بازنشستگی و ارائه راهکارهایی درست به شما کمک خواهد کرد تا با استفاده از هوش مالی خود، زندگی مالی‌تان را زیر و رو کنید.

چشم‌انداز بازنشستگی یا چه کسی حقوق بازنشستگی مرا دزدید؟ از مجموعه کتاب‌های به سوی موفقیت انتشارات طاهریان است. نویسندگان در این کتاب به شما آموزش می‌دهند که چگونه جلوی یک سوءاستفاده و چپاول را در زندگی‌تان به ویژه بعد از بازنشستگی بگیرید.

درباره رابرت کیوساکی و ادوارد سیدل رنویسندگان کتاب چشم انداز بازنشستگی

رابرت کیوساکی را همه با کتاب «پدر پولدار پدر بی‌پول» می‌شناسند. کتابی تاثیرگذار که سبب شد تا کیوساکی افراد بسیاری را جذب خود کند. او تاکنون شیوه فکر کردن ده‌ها میلیون نفر را در سراسر جهان به چالش کشیده و تغییر داده است. کیوساکی یک کارآفرین، آموزگار و سرمایه‌گذار موفق است که اعتقاد دارد دنیا به کارآفرینان بیشتری احتیاج دارد.

ادوارد سیدل (Edward Siedle)، وکیل سابق کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده و کارشناس برجسته آمریکا در زمینه غارت صندوق مستمری بازنشستگی است. او به عنوان یکی از 40 فرد بانفوذ در بحث بازنشستگی ایالات متحده از سوی مجله اینیستوشنال اینوستور برای سال‌های 2014 و 2015 میلادی شناخته شده است.

گزیده کتاب چشم انداز بازنشستگی

دلیل این که بسیاری از کارکنان دارای صندوق مستمری بازنشستگی دچار مشکل می‌شوند این است که آن‌ها نمی‌توانند مرتکب اشتباه شوند و به مشاوره مالی واقعی دسترسی ندارند. بیشتر صندوق‌های مستمری‌ بازنشستگی، کارمندان و مدیران منابع انسانی شرکت‌ها در درجه اول با فروشندگان وال‌استریت سر و کار دارند. به همین دلیل بسیاری از بازنشستگان و صندوق‌های بازنشستگی با مشکلات جدی روبرو هستند.

دوباره از استعاره به گلف استفاده می‌کنیم، اینکه چگونه یک فرد می‌تواند یاد بگیرد که یک گلف باز بزرگ شود اگر هرگز مرتکب اشتباه نشود؟ و چگونه یک فرد می‌تواند یاد بگیرد که گلف باز بزرگی شود اگر از کسی گلف بازی کردن را یاد بگیرد، اما هرگز گلف بازی نکرده باشد! گلف یک بازی است که توسط افرادی انجام می‌شود. تجارت واقعی یک ورزش تیمی است. تیم اصلی کارآفرین متشکل از یک دفتردار، حسابدار، وکیل، مهندس سیستم، افراد فروشنده و متخصصان بازاریابی است.

اغلب کارمندان یک تیم کسب‌وکار حرفه‌ای ندارند، به همین دلیل بسیاری از افراد مانند پدر بی‌پولم در کار شکست می‌خورند. مشاوران، معلمان و کارمندان درست مانند او که روزانه از منبع اصلی پیروی کورکورانه می‌کنند، معتقد بودند که این همکاری، خیانت است. باز هم پدر پولدار آن را «جنون هوشمندانه» می‌نامید. یک بازنشسته سطح متوسط ​​مانند تایگر وودز است که می‌تواند در برابر نیوانگلند پتردوتس فوتبال بازی کند. مهم نیست تایگر چقدر قدرتمند است، تیم 15 نفره همیشه در بازی فوتبال پیروز می‌شوند، یک ورزش تیمی -مانند کسب‌وکار. برای اینکه یک سرمایه‌گذار متوسط برنده شود​​، به یک تیم حرفه‌ای نیاز دارد... نه فروشندگان.