کتاب زیست پذیری گیاهان در بیابان نوشته جناب آقای دکتر مسعود عشقی زاده منتشر شده در نشر متخصصان است.
تنوع بالای گیاهی در بسیاری از مناطق خشک و بیابانی، پویایی و تغییر چهره بیابان با تغییرات بارشی و دمایی این مناطق، نه تنها سبب توجه دوستداران و محقّقان طبیعت شده، بلکه بسیاری از انسان ها با تخصص ها و روحیه های مختلف را نیز متوجه خود می سازد. بیابان خشک و سرد، در بازه زمانی کوتاه گاهی کمتراز یک ماه، تبدیل به دشتی پر از گل و حیات می گردد.
در گرمای شدید تابستان و زیر آفتاب سوزان با آن که گام برداشتن برای انسان را دشوار می سازد، دیدن درختچه و بوته ای سبز در آن شرایط، چشم هر بیننده و فکر هر انسانی را به خود معطوف می سازد. در این شرایط سخت دمایی و خشکی شدید خاک و هوا، که قطر های آب نرسیده به زمین بخار می گردد، این گیاه چگونه سبز و با نشاط، استوار در محل خود ایستاده است.
روزها از آخرین آبیاری آن توسط طبیعت گذشته ولی این گیاه سعی در اتمام دوره رویش و نموی خود داشته و برای فصل رویش بعدی آماده می گردد. اینجا است که پرسش های مختلف ذهن انسان را درگیر می نماید. به راستی چرا پراکنش مکانی و زمانی پوشش گیاهی در مناطق بیابانی متفاوت است؟ چرا گونه های گیاهی در همه بیابان ها یکسان نیستند؟ این گیاهان چگونه بر محدودیت های محیطی غلبه نموده اند؟ آیا این گیاهان، کم توقّع هستند؟ چه عواملی باعث توانایی این گیاهان برای تحمّل شرایط سخت بیابانی شده است؟ آیا مقاومت گیاهان نسبت به این شرایط متفاوت است؟ این مقاومت تابع چه عواملی است و چگونه ایجاد شده است؟
و شاید هزاران سوال دیگر که می توانند مباحث تخصصی یا عمومی را در خصوص این گیاهان مطرح نمایند. نویسنده این کتاب در طول سال ها زندگی در محیط بیابانی، مقاومت و صبر این گیاهان را تحسین نموده و ارزش بالایی برای گیاهان این مناطق قائل است.
همین نکته سبب شد، که در اهمیت این گیاهان اقدام به تألیف کتاب حاضر نماید. امید است این کتاب کمکی در جهت شناخت بیشتر بیابان ها و گیاهان موجود در آن ها باشد.
اکثر مناطق خشک و نیمه خشک، از نظر مرفولوژی مناطق بالادست آنها را عرصههای کوهستانی، مناطق میانی را دشتها و مناطق پاییندست آنها را چالههای کویری یا مناطق پست و کم شیب در بر میگیرد. به علّت فاصله از کوهستان و ارتفاع کمتر، این مناطق پاییندست معمولاً شرایط بیابانی در آنها حاکم است. بیابان یک واژه اکولوژیکی بوده و به معنای کمبود تولیدات زنده گیاهی است. همانطور که میدانیم، آب مایع حیات است.
هر چند برای استقرار حیات بر روی کره زمین هر سه جزء آبکره، سنگکره و هوا کره باید فصل مشترک مساعد برای رشد و بقاء موجودات زنده را داشته باشند، امّا میتوان گفت بر روی خشکیهای کره زمین مهمترین این عوامل اقلیم است. دو فاکتور اصلی تعیین کننده اقلیم نیز دما و بارش است. بنابراین دما و بارش دو عامل کنترل کننده اصلی حیات بر روی کره زمین میتوانند بشمار روند. کارکرد این دو عامل است که در بلند مدت و مقیاس سن زمینشناسی، عامل سنگکره را نیز تحت تاثیر قرار داده و خاک مناسب برای استقرار حیات را تامین مینماید.
در تایید این سخن میتوان به خاکهای مناطق بیابانی، آلپی و قطبی که محدودیتهای دمایی و بارشی دارند، اشاره نمود. فرسایش و آبشویی عناصر و یونها از بالادست حوزههای آبخیز و رسوبگذاری آنها در مناطق پاییندست و چالههای کویری، از جمله دلایل بافت سنگین و شور این مناطق بشمار میروند.بیابان در نگاه اول منطقهای خشک و نامساعد برای رشد هر گونه موجود زنده بویژه گیاه به نظر میرسد.
برخی از اصطلاحات عمومی از جمله کاربرد عبارت بیابان بی آب و علف شاید این ذهنیت را ایجاد نموده که حیات در بیابان وجود ندارد. امّا با اندکی توجه و دقّت جریان کاملی از حیات حتّی پیچیدهتر از اکوسیستمهای پر باران و مرطوب در آن قابل درک است. شرایط محیطی سخت سبب وجود روابط پیچیده و قدرتمند بین موجودات زنده و غیر زنده شده است که در سایر مناطق اقلیمی کمتر دیده میشود.شوری و خشکی در مناطق خشک و بیابانی مهمترین عوامل محدود کننده در استقرار گیاهان میباشند.