تمایلات، آگاهیها و رفتارها سه بعد وجودی انسان هستند. هر رفتاری از گرایشهای آدمی سرچشمه میگیرد و رفتارهای صحیح، گرایشهای همسو را تقویت میکند. آگاهیها نیز با تغییر زاویه نگاه، نظام تمایلات را تغییر میدهند و بهتبع آن، رفتار انسان را تصحیح میکنند. بنابراین، مدیریت نظام تمایلات و تغییر در شخصیت هرکس، از یکسو محتاج مداومت بر رفتارهای صحیح است و از سوی دیگر، نیازمند تصحیح نگرشها و آ گاهیهای اوست. انسان در حرکت است و اولین چیزی که هر متحرکی باید بداند، این است که در کجاست و چرا اینجاست؟ این ساختار برای چه هدفی برپا شده و چگونه پیرامون این هدف نظام یافته است؟ دینداری، جهتدار کردن حرکت آدمی است در راستای هدفی که برایش خلق شده است و دین، ابعاد این حرکت را تشریح میکند.
وحید لحمی و فرزاد یوسفی مجموعه کتابی نوشتهاند با عنوان «دریچهای به حقیقت دنیا» که در این سلسله کتابها تمرکزشان بر تبیین نظام فکری منسجم دینی با تکیه بر قرآن و روایات، برای تصحیح جهت حرکت آدمی و تغییر در سبک زندگی اوست. این سلسله کتابها در حوزه نظام تفکر دینی تدوین شده، اما به طور مستقیم، وارد حوزه گرایشها و رفتارهای آدمی نشده است، ولی تلاش میکند در تبیین نگرشها، با منطق تربیت دینی حرکت کند و با نظامسازی در حوزه اندیشه دینی و پرداختن به مطالب زیربنایی و تحولآفرین، شاکله وجودی خوانندگان را بهچالش بکشد و پنجرهای به افقی نوین، تحلیلی نوین، تصمیمی نوین و درنهایت، تغییری نوین بگشاید تا بلکه گامی باشد برای رسیدن به تمدنی که در آن، دین تا حد ممکن دستورالعمل زندگی شود و مردمان باور کنند که دین آمده تا درست زندگی کردن را در همه عرصهها به ما بیاموزد.
جلد اول این مجموعه با عنوان «اینجا هتل نیست» تلاشی است برای تبیین ضرورت پرداختن به نظام تکوین و تشریع در فهم معارف دین.
جلد دوم این مجموعه با عنوان «صحنهگردان دنیا» به این سؤالات پرداخته میشود که آیا مدرسه دنیا که ما صبح تا شب در آن زندگی میکنیم و با مشکلاتش درگیر هستیم، مدیر و مدبری هم دارد؟ آیا مدیرش در صحنه حاضر است یا تدبیر را به ارادههای انسانها و حوادث و شرایط پیرامونی سپرده است؟ تا چه حد این مدیر در تدبیرگری حوادث دنیا حاضر است؟
در جلد سوم این مجموعه با عنوان انسان و مسیرهای پیشرو بحث ناتمام جلد دوم پیگیری میگردد و مباحث جدیدی مطرح میشود و به این مسئله میپردازد که هرچند خدا مربی و مدبر است، ولی نوع دریافت برنامه تربیتی از جانب خدا به متربی (بنده در حال تربیت) بستگی دارد. در دنیا هر انسانی سه مسیر پیشروی خود دارد و درک هر تدبیر در زمینه رنج یا رزق یا سایر عرصه های زندگی، نیازمند درک صحیح از عملکرد انسانهاست. اینکه با قبول تدبیرگری حداکثری خداوند مسیر بندگی کردن برای افراد هموار میشود و پس از آن انسانها در این مدرسه دنیا چه حالاتی را تجربه میکنند و در مسیر عبد و بندگی قرار میگیرند یا در مسیر عصیان و لجاجت.
این سه مجلد در سلسله مباحث «دریچهای به حقیقت دنیا» مقدمهای بر کل بحث است و مجلدها و حلقههای بعدی هم با موضوع «رنج» و «رزق» عرضه خواهند شد و درنهایت، در آخرین نسخه، منظومه نسبتا جامع و کارآمدی از معارف دینی را به مخاطبان ارائه کند.
تا انسان در دنیاست، امتحانهای الهی پابرجاست و هیچکس از این قاعده مستثنا نیست و حتی انبیا هم امتحانهای خودشان را پس میدهند و هر امتحان، دوراهی هواپرستی و خداپرستی است و اتفاقاً در سطوح بالاتر ، امتحانها دقیقتر و ظریفتر است و هواپرستیها پنهانتر و لحظهایتر. برای یک پیامبر ، یک لحظه غفلت از یاد خدا کافی است تا سقوط کند. برای مؤمنان خالص، یک لحظه عجب یا ریا یا تسلیم نبودن دربرابر امر خدا کافی است تا آنان را دچار عواقب وخیمی گرداند. مربی دائماً در حال رصد وضعیت بندگان است و کوچکترین خروج از مسیر را تذکر میدهد. ازسویدیگر، کار شیطان تزیین اعمال و اغواگری است و دائماً تلاش میکند انسان را از کاستیها و ضعفهایش غافل کند و اعمال او را در نظرش خوب جلوه دهد.