مقاله هایی که در این مجموعه فراهم آمده است، حاصل انس و تأمل پیگیر نگارنده در باب شخصیت والا و اندیشه های رهایی بخش و راهگشای امام خمینی(ره) در طول سالیان است. پیش تر نیز مجموعه ای از مقاله ها و مصاحبه های این جانب تحت عنوان امیر قافله عشق به چاپ رسیده است که حاوی مصاحبه ها و مقاله های بنده در داخل کشور است؛ اما مجموعه حاضر عمدتاً حاوی سخنرانی های این جانب در خارج کشور است که در طول اقامتم در کشور آلمان در سمَت رایزن فرهنگی ایران در مناسبت های مختلف ایراد یا عرضه شده است.
دو کتاب دیگر نیز سالیانی پیش نگاشته ام درباره «عرفان امام» و «تأثیر امام بر ادبیات انقلاب، به ویژه شعر انقلاب» که متأسفانه به دلیل پاره ای کژاندیشی و کوته نظری های رایج هنوز مجال نشر نیافته اند. در این نوشته ها حدیث شوق و ارادتم را بازگفته ام و تلاشم بر آن بوده تا سخنی گزاف یا ناصواب بر زبان نرانم و بر قلم نیاورم؛ اما عشق به پاکی، فضیلت، وارستگی، رادی و مردی شاید گاه عنان اختیار از من ربوده باشد. مگر می توان مردی را که تجسم آزادگی و شهامت و رازدانی در این روزگار بود به جان ودل دوست نداشت؟ مگر می توان به دور از شیفتگی و تعلق خاطر از چنان وارسته مرد ازخودبرون شده ای سخن گفت؟ مگر می توان از خورشید گفت و گرمای لطیف جان بخش او را احساس نکرد و آن گرمی و لطافت را در کلام جاری نساخت؟
جان قدسیِ آزاده ای که سرشار از سجایای ممتاز انسانی بود و درس پایداری و عزت طلبی به همگان آموخت. او بساط ستم و جور را درهم ریخت. منافع ستمگران را به آتش کشید و درس عشق و عرفان داد و رسمی نو درانداخت.
روح پرصلابت و پرخروش این عارف وارسته اکنون به دیار دیگر کوچیده است و ما ظلمت زدگان خاک نشین بی او بر جا مانده ایم و تنها تسلی مان پیگیری پیام و راه اوست و این مستلزم شناخت است و صدالبته شناختن «مردان خدا» کار دشواری است. ابعاد وجودی و بلندای مقام آن یار سفرکرده نه در حوزه نگاه کوته ما و فکر قاصر ماست. باید از سنخ و جنس آنان شد تا آنان را شناخت و این کجا برای ما در راه ماندگان و راه نشینان خودپرست و محدودبین میسر است؟ با این همه، سخت محتاج شناخت او و راه و کلام و پیام او هستیم تا از آن ره توشه برگیریم و «چراغ راه» ما باشد. به همین سبب نام این مجموعه را چراغ راه نهاده ام.
در بُعد رهبری و مبارزه سیاسی پایمردی و استواری او مورداعتراف همگان حتی دشمنان است. هیبت و عظمت روحی او و ایمان ژرفش به راه و هدف، لرزه بر اندام دشمنانش می انداخت و ثابت قدم و استوار از آغاز تا پایان بر یک حرف و یک میثاق بود. او به پشتوانه توده های عظیم مردم و با تکیه بر ایمان الهی خویش مبارزه می کرد. تکیه اش همواره به مردم بود، نه به قدرت های پوشالی و متزلزل. فریب هیچ حاکمی را نخورد و هیچ گاه به مردم پشت نکرد. او فقیه مسئله گو یا واعظ صدرنشین یا صوفی قلندرمآب و زاهد ریاکار نبود. درد مردم داشت. به ضعف دین می اندیشید و مسلمین را عزیز می خواست.
من در این دفتر به فراخور رشته تخصصی و مطالعات خویش کوشیده ام تا بیشتر به تحلیل و معرفیِ افکار و نظرات امام در حوزه کلام، فلسفه، اخلاق و عرفان بپردازم و از رهبریِ فرهمند و شگفت آور او یا دیدگاه های سیاسی و اجتماعی اش کمتر بگویم؛ هرچند از آن ابعاد نیز غافل نبوده ام، ولی خود را واجد این صلاحیت نمی دیده ام.
امید است که شاگردان زبده و وفادار و یاران نزدیک او این ابعاد را عالمانه به بحث گیرند و عرضه نمایند تا جامعه امام را در کلیت خویش و در همه ابعاد بشناسد. این نگارنده به قدر وسع و در حد صلاحیت و بضاعت علمی اش تنها بُعد علمی و عرفانی شخصیت امام را به اختصار به تصویر کشیده است و هرگز ادعای جامعیت ندارد. نوبت آن است که دیگران نیز به این میدان گام نهند و متاع خویش را عرضه نمایند.
مقالات این دفتر غالباً سال ها پیش نگارش یافته اند: برخی در خارج از کشور، آنگاه که رایزن فرهنگی ایران در آلمان بودم و به خدمتی خُرد در خارج از کشور اشتغال داشته ام، به تناسب موقعیت ها و مناسبت ها تحریر یافته اند و برخی نیز در داخل کشور. پاره ای مقالات نیز به زبان انگلیسی و عربی و آلمانی نوشته شده است و نیز چند مصاحبه با نشریات داخل کشور باقی مانده است که شاید در دفتری دیگر عرضه شود.
کنگره :
DSR1576/ھ83چ4 1397