کتاب حنیف شهر ما pdf

عملکرد گردان مستقل، متحرک و خودکافی جندالله (حضرت رسول(ص)) شهر خوی

امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
7,700
نظر شما چیست؟
کتاب حنیف شهر ما نوشته ی تیمور محمدباقرلو، عملکرد گردان مستقل جندالله و بخش کوچکی از فداکاری ها و تلاش های سربازان این گردان را به تصویر می کشد.

تیمور محمدباقرلو اعتقاد دارد گفتن خاطرات رزمندگان باعث حفظ تلاش ها و زحمات این عزیزان می شود و در انتقال فرهنگ جهاد و شهادت تأثیر زیادی دارد.

گردان مستقل خودکافی و متحرک جندالله شهرستان خوی در اردیبهشت ماه 1362، با ابلاغ قرارگاه حمزه سیدالشهداء (ع) و معرفی تعداد 50 نفر کادر و سرباز از گردان 230 سوار زرهی از لشکر 64 پیاده مستقر، 50 نفر کادر و سرباز از ژاندارمری جمهوری اسلامی و بیش از 50 نفر پاسدار و بسیج از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خوی، با فرماندهی سپاه تشکیل شد و با آموزش فشرده آماده اجرای مأموریت گردید.

شرارت ضد انقلاب در منطقه، از جمله، ترور کمین در جاده ها، تجاوز به ناموس و جان و مال مردم و لزوم ایجاد امنیت در منطقه، ایجاب می نمود که یک یگان نظامی مستقل، خودکافی و متحرک در هر یک از شهرهای آذربایجان غربی و کردستان تشکیل و با ضد انقلاب به مبارزه به بپردازد.

گردان مستقل، خودکافی و متحرک جندالله خوی از زمان تشکیل تا ادغام آن در تیپ اباعبدالله الحسین (ع) بدون وقفه، در راه اعتلای پرچم اسلام در مناطق مختلف از جمله آذربایجان غربی، کردستان، مریوان، و... به مأموریت پرداخته و شهدای بزرگوار و عالی مقام را تقدیم انقلاب و اسلام نموده است.

در بخشی از کتاب حنیف شهر ما می خوانیم:

گردان جندالله مأموریت داشت تحت امر سپاه مهاباد قرار گرفته، ضدانقلاب نفوذی در شهر مهاباد را کاوش، محاصره و منهدم نماید.

گردان جندالله دراوسط فروردین ماه 1363 بعد از دریافت، ابلاغ مأموریت به طرف شهر مهاباد حرکت کرد و در اعزام نیروی سپاه مهاباد مستقر شد (هنرستان فنی حرفه ای شهر مهاباد) و تحت امر سپاه مهاباد قرار گرفت.

برادر حنیف در سپاه مهاباد نسبت به مأموریت توجیه شده و بعد از آن فرماندهان گروهان و دسته ها را توجیه کرد.

فرمانده گردان، فرماندهان گروهان و دسته ها، توسط فرمانده وقت سپاه مهاباد و مسوؤلین عملیات و اطلاعات، حضوری جهت شناسایی و توجیه داخل شهر مهاباد رفتند و از نزدیک توجیه عملیاتی شدند.

نیروهای گردان، داخل شهر در محدوده میدان گوزنها و صداوسیما در مدرسه ای مستقر شدند و نیروها به صورت تیمی، در محدوده میدان گوزنها و صدا و سیما، خیابانها را بسته و ساختمان های بلند را به تصرف درآوردند. کاوش در محدوده مورد هدف شروع شد، ضدانقلاب از مخفی گاه ها، بالای پشت بامها، حتی از بالای درختها نیروهای خودی را مورد هدف قرار می دادند.

ضدانقلاب اسلحه را در تنه درخت ها تعبیه کرده و طنابی که بدان وصل کرده بودند از داخل منازل و مغازه ها به رزمندگان شلیک می کردند و یا به وسیله آینه هایی که در نقاط کور نصب کرده بودند، رزمندگان را تحت نظر داشته و به آن ها تیراندازی می کردند.

محاصره رفته رفته تنگ تر شده، از شدت درگیری کاسته و کاوش خانه به خانه شروع شد، ضدانقلاب توانسته بود از طریق وصل کردن منازل به همدیگر فرار کرده و شبانه به طرف سردشت بروند، کشته های ضدانقلاب توسط مردم مخفی و گاهاً در چاهها انداخته شده بودند و خونهای ریخته شده در حیاط منازل و پشت بام ها توسط صاحبان آن ها با عجله شسته شده بود. در نهایت ضدانقلاب با دادن تلفات فرار کرد و شهر از لوث آنان پاک شد و شهر تحویل سپاه مهاباد گردید.
دیویی :
955/084
کتابشناسی ملی :
5047594
شابک :
978-600-8768-21-0
سال نشر :
1396
صفحات کتاب :
282
کنگره :
DSR1591‭‬ ‭/س2‏‫‮‭م27 1396

کتاب های مشابه حنیف شهر ما