کتاب چهره های پنهان اثر محمدجواد اخوان می باشد و انتشارات موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر آن را منتشر کرده است.در بازشناسی عوامل موثر بر شکلگیری فتنه 88 بیشتر با نامهایی همچون «میرحسین موسوی»، «مهدی کروبی» و «سیدمحمد خاتمی» مواجه میشویم که در ادبیات سیاسی با نام «سران فتنه» شناخته میشوند. اما این کتاب میکوشد تا مخاطبان را با سران واقعی و پشت پرده فتنه 88 آشنا سازد. چهرههایی که شاید نامشان کمتر در رسانهها شنیده شده و بسیاری از مردم آشنایی چندانی با آنها نداشته باشند. هدایتگران اصلی کاندیداهای معترض انتخاباتی و طراحان حوادث پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری که در محافل پنهانی خود راهبردهای براندازی نظام بر اساس نافرمانی مدنی و کودتای رنگین را طرحریزی کردند. چهرههایی که یکبار پروژه نافرجام براندازی را در سالهای موسوم به دوم خرداد هدایت کرده و بار دیگر بخت خود را در سال 1388 آزمودند. این کتاب تلاشی است برای غبارزدایی از چهره این طیف از بازیگران فتنه 88.
فراتر از نقشی که سران رده اول فتنه (که در ادبیات سیاسی به عنوان سران فتنه ۸۸ شناخته می شوند و بعد از حوادث بهمن سال ۱۳۸۹ ، محصور شدند) در این پژوهش تعداد هشت نفر از چهره های رده دو فتنه را برگزیده، درباره پیشینه آنان و نقش آنان در فتنه انتخابات دهم به روایت گزارش ها پرداخته ایم. بررسی ها نشان می دهد سران رده دو فتنه همگی از سابقه ای انقلابی و حتی بعضًا افراطی در این حوزه برخوردار بوده اند. به طورکلی این افراد در سال های دهه شصت دارای گرایش های چپ سنتی افراطی بوده، در قوای مقننه و قضاییه (که در آن سال ها عمدتًا در اختیار جریان چپ بود) متمرکز بوده اند. در سال های پایانی دهه شصت و با پایان یافتن عمر دولت میرحسین موسوی، این افراد به تدریج از سمت های اجرایی خارج شده و به ادامه تحصیل روی آوردند. در این سال ها این افراد عمدتًا در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری (که مدیریت آن بر عهده محمد موسویی خوئینی ها بود) حضور داشتند و هم و غم خود را در تغییر رویکرد از چپ اقتصادی به توسعه سیاسی متمرکز کرده بودند. وجود گرایش های سکولار در حوزه های مربوط به علوم انسانی و نیز حضور استادان غرب زده و سکولار در دانشگاه ها باعث تأثیرپذیری این افراد از تفکرات با گرایش سکولاریسم و لیبرالیسم می گردد. سال ها بعد حجاریان در متن دفاعیات خود در دادگاه با نقدی آسیب شناسانه به افکار خود به درستی به این مسئله اشاره کرد.در این میان شخص حجاریان با فردی همچون حسین بشیریه آشنا میگردد که مطالعه آثار و دیدگاه های حجاریان نشان می دهد بیشترین تأثیر را از او پذیرفته است. در جریان انتخابات ریاست جمهوری هفتم (دوم خرداد ۱۳۷۶ ) این افراد به حمایت از سیدمحمد خاتمی می پردازند. حال آنکه به اذعان بسیاری از آنان امید چندانی به پیروزی او نداشتند.