چلچله کوله بارشو بست و راه افتاد دیگه زمستون تموم شده بود اون باید به لونه ش برمی گشت.
از زمانیکه رفته بود حدود شش ماهی می گذشت اون خیلی بزرگتر شده بود ولی هرکس اونو می دید می فهمید این همون چلچله ی شش ماه پیش.چلچله سوغاتیشو آمده کرد یه آواز خیلی قشنگ