کتاب رازهای معنوی برای شاد زیستن، تجربه ای گران بها و مفید از حسین رهیاب است، زیرا در این کتاب کوشیده تا با استفاده از روایات معصومین (ع) و داستان های دینی، قدمی در جهت آشنایی با این متون بسیار غنی بردارد.
داشتن علاقه و شور و شوق به چیزی، ممکن است به پیروزی و موفقیت منجر شود، اما در واقع به مفهوم لذت بردن از آن نیست. زیرا اگر عامل و انگیزه و دلیلی نباشد، انجام یک کار کم کم به حالت عادی و تکراری در می آید و موجب بی علاقگی انسان می شود.
این خطری است که حتی موفق تریں افراد را تهدید می کند، تا چه رسد به انسانی های عادی. نداشتن علاقه به کار و لذت نبردن از آن، باعث رکود سکون ذهنی انسان می شود و تحرک را از افراد سلب می کند، در حالی که قانون کامیابی به ما می گوید اگر موفقیت ماندگار می خواهید، کارتان را دوست بدارید و از انجام آن لذت برید.
اگر علاقه مند به یک ساعت شادی هستید، چرتی بزنید، اگر خواهان یک روز شادی هستید به مسافرت بروید؛ اگر به دنبال نشاط یک هفته ای هستید، به مرخصی بروید، اگر شیفته ی شادی یک ماهه هستید، ازدواج کنید! اگر خوشی یک ساله می خواهید ثروتی به ارث ببرید! اما اگر خواهان شادی برای تمام عمر هستید، از کاری که می کنید لذت ببرید.
در بخشی از کتاب رازهای معنوی برای شاد زیستن می خوانید:
علت شکست و ناکامی و یا پیشرفت نکردن خیلی از افراد، بی علاقه بودن شان به کاری است که به آن مشغولند؛ زیرا آن ها از کار خود لذت نمی برند و به اجبار و فقط برای گرفتن حقوق به آن تن داده اند، همیشه منتظر پایان روز، تعطیلات ، مرخصی و در نهایت بازنشستگی هستند؛ در نتیجه کارها را نیز با تنبلی و بی حوصلگی انجام می دهند و به خود و کارشان زیان می رسانند. اگر هر کار از ته دل و عمق جان انسان انجام نشود، به واقع حق آن کار، ادا نشده است ، حتی اگر «انجام » هم شود. اما تجربه ثابت کرده است که در این موارد چون افراد انگیزه و علاقه ای به کارشان ندارند، به معنی واقعی نیز از «انجام » کارشان روی گردانند؛ انجام کار توسط این افراد فقط در حد «سرهم بندی » انجام می شود و به همین جهت پیشرفت و تحول و نوآوری نیز پدید نمی آید.
کنگره :
BF637 /ر2ر9 1391