کتاب «الگوهای محتوایی سینمای غرب» به نویسندگی جواد امین خندقی، یکی از محصولات هیئت اندیشهورز هنر و رسانه حوزه علمیه خراسان است که در چهار فصل و از منظرهای گوناگون، مهم ترین الگوهای محتوایی در سینما را مورد توجه و تحلیل قرار می دهد.
تحلیل محتوای بازنمایی شده در سینما میتواند زمینه برای فهم بهتر جریان تأثیرگذاری سینما بر مخاطبان باشد. در کتاب «الگوهای محتوایی سینمای غرب»، الگوهای محتوایی تکرارشونده سینمای غرب تحلیل و بررسی میشود که میتواند نقش بسزایی در پژوهشهای آتی ایفا کند. در این کتاب بررسی و تحلیل فیلمها بر اساس این پیشفرض است که هر فیلم در واقع نسخهای تصویری از اندیشههای سازندگان آن به شمار میرود، لذا بر همین مبنا مهمترین الگوهای محتوایی در سینما بررسی میشود تا با جستوجوی اندیشههای آخرالزمانی، دینی و سیاسی نهفته در فیلمها، بتوان فیلمها را تحلیل کرد و تصویری از مضمون سینما به دست آورد؛ بر این اسـاس بسـتهای سـینمایی نزدیک به هزار عنوان فیلم مورد بررسی قرار گرفت. دادههای به دست آمده از این فیلمها بهعنوان بخشی از این پژوهش به شمار میآید و بخشی دیگر تحلیل و بررسی دادههاست که با روش کتابخانهای فراهم آمده است.
کتاب «الگوهای محتوایی سینمای غرب»، در چهار فصل تدوین شده است: در فصل اول، الگوهای محتوایی مرتبط با آخرالزمان بررسی میشود. در فصل دوم، الگوهای سینمایی مربوط به حوزه اعتقادات یا کلام مورد بررسی قرار میگیرد که در بخشهای دین در قاب سینما، خدا، پیامبران و معصومین و... دستهبندی میشود. در فصل سوم، به سراغ حوزههای دیگر دین یعنی اخلاق و رفتار میرویم و الگوهای سینمایی در قالب بخشهایی همچون رفتارها و ارزشهای فردی و اجتماعی، جریانها و فرقهها و...دستهبندی میشود. در فصل چهارم، موضوعات سیاسی همچون انواع حکومت، سیاست داخلی و خارجی، جنگها و...در قالب الگوهای سینمایی ترسیم میشود.
برخی از فیلمها نشانههای دوران واپسین بشری را مسئلهای انسانی میدانند؛ به این توضیح که انسانها رفتارها و واکنشهایی از خود بروز میدهند که نشان از دوره جدید زمانی دارد. در اینگونه از نشانهها، انسانهابه کشفهای جدیدی دست میزنند که سالها آرزوی آن در تخیلات بشری جای داشته است. البته همیشه این کشفها به سرانجام نیکویی نمیرسند و گاهی زمینه شروع مشکلی تازه با گسترهای جهانی است. در فیلم «دهکده» (2004) مجموعهای انسانی در دوران معاصر با وضعیتی مشابه سالهای پیشین بشری زندگی میکنند. در طی داستان مشخص میشود که بزرگان آنها برای دورماندن فرزندان و نسلشان از فسادهای آخرالزمانی در دنیای پیشرفته، خانوادههایشان را از شهر جدا کرده و به میان جنگل آوردند...