کتاب تمدن نوین اسلامی: با محوریت آراء حضرت آیتالله العظمی خامنهای، نوشته روح الله سعیدی فاضل است که در انتشارات حوزه علمیه خراسان به چاپ رسیده است.
«خطّی که نظام اسلامی ترسیم میکند، خطّ رسیدن به تمدّن اسلامی است.» این جملهای است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتشان در مدرسه فیضیه در سال ۱۳۷۹ مطرح کرده و به تفصیل درباره آن سخن گفتند. کمتر از دوماه بعد بود که ایشان در جمع کارگزاران نظام اسلامی «انقلاب اسلامی»، «نظام اسلامی»، «دولت اسلامی»، «کشور اسلامی» و «تشکیل تمدن اسلامی» را مراحل پنجگانه تحقق اهداف انقلاب اسلامی دانستند. از آن زمان تاکنون نیز در فرصتهای مختلف به زنجیره اهداف مذکور اشاره کرده و به اقتضاء، ملزومات تحقق هر یک از مراحل فوق را نیز تبیین کردهاند. ایشان سعادت بشر را در نیل بهسوی تمدن اسلامی دانسته و با تبیین حکیمانه ابعاد مختلف آن، سعی در تبیین ضرورت و اهمیت این موضوع داشتهاند؛ به گونهای که اکنون گنجینهای گرانبها از آراء و اندیشههای ایشان را میتوان در این باب مورد توجه قرار داد. تمدن نوین اسلامی قادر است زمینهساز تمدن مهدوی باشد و پایههای آن را ایجاد نماید؛ رهبر معظم انقلاب با طرح ایده الگوسازی برای دستیابی هر چه سریعتر به تمدن نوین اسلامی، مقدمات پیریزی نقشه جامع حرکت کشور را آماده کرده و سندی تحت عنوان «الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت» ابلاغ نمودند؛ پس از آن با صدور بیانیه «گام دوم انقلاب اسلامی»، الزامات راهبردی تحقق تمدن نوین اسلامی را در حوزه خودسازی و جامعهپردازی را تبیین فرمودند.
حال و باتوجه به ضرورت پیگیری و پیریزی شالوده تمدن نوین اسلامی و اهمیت بازخوانی آراء و اندیشههای رهبر معظم انقلاب اسلامی، مجموعه چهار جلدی « تمدن نوین اسلامی »، در صدد است تا با تبیین آراء رهبری پیرامون تمدن نوین اسلامی، اولاً جایگاه تمدنسازی را به خوبی روشن نموده؛ ثانیاً ماهیت آن را تبیین کرده؛ ثالثاً نگاهی جامع به آراء ایشان در ابعاد مختلف انداخته و رابعاً از رهگذر این موارد، مدل آن را تبیین نماید. مجموعه پیـشرو در جلد اول،ّ ماهیـت، سـیرتاریخی، امکانسـنجی و ضـرورت، پایهها و شـاخصهای تمدن نوین اسـلامی، در جلد دوم ابعاد و اهداف تمدن نوین اسلامی و تمایز آن با تمدن غرب و ظرفیتهای تمدنساز انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین در جلد سـوم به بررسی مراحل دستیابی به تمدن نوین اسلامی پرداخته شده است. الزامات، راهبردها و موانع دسـتیابی به تمدن نوین اسـلامی و نسـبت گام دوم انقلاب با تمدنسـازی نوین اسـلامی نیز محتوای جلد چهارم را تشکیل میدهد.
امیرالمؤمنین (ع) در شخصیت خود، مظهر خصوصیاتی است که امروز اگر ما مردم و مسئولان این خصوصیات را در رفتار و گفتار خودمان منعکس کنیم، جامعهی اسلامیمان اوج و اعتلاء پیدا خواهد کرد. راه تعالی و پیشرفت و اصلاح دنیا و آخرت یک ملت، یک راه پیمودنی است. در مقابل انسان مؤمن و معتقد به خدا و به رسالت انسان، بنبست وجود ندارد. یک ملت میتواند همهی مشکلات و همهی سنگ راهها و خار راهها در طریق کمال را از جلوی پای خود بردارد، به شرط آنکه خصوصیاتی را که برای این حرکت عظیم و همهجانبه لازم است، در خود به وجود آورد، و امیرالمؤمنین (ع) مظهر این خصوصیات بود. امیرالمؤمنین (ع)، هم مظهر تقوا و امانت و هم دارای صدق و صراحت بود. آن بزرگوار با اینکه یک سیاستمدار و رییس دنیای اسلام بود و تدبیر امور یک جمعیت عظیم چند ده میلیونی آن زمان، با نبود وسایل امروزی برای ارتباط، بر دوش او بود و جامعه و امت اسلامی را اداره میکرد، اما سیاستمداری علی موجب این نمیشد که از جادهی صداقت و صراحت کنار رود، علی صادق و صریح بود؛ آنچه میگفت، به آن معتقد بود و برای او راهنمای عمل بود، برای این است که کلمه کلمهی گفتار امیرالمؤمنین (ع) در طول تاریخ مثل نورافکنی برای زبدگان و نخبگان فکری عالم درخشیده است.