حادثه خونبار کربلا از آن دسته وقایعی است که هیچ مسلمان آزاداندیشی نمیتواند ساده از کنار آن بگذرد، چرا که این پرسش همیشه مطرح خواهد بود که چه شد با وجود اهتمام زیاد رسول خدا که در معرفی امام حسین داشتند، تنها با گذشت نیم قرن، امت او فرزندش را به بدترین وضع ممکن به شهادت رسانیدند؟
عالمان مسلمان پیرامون این موضوع چه موضعی اتخاذ کردهاند؟ در مقام قضاوت آیا حق را به جانب امام داده و در برابر عظمت دستگاه خلافت سر فرود نیاورده اند و یا مرعوب دستگاه حاکمان شده و قدرت اظهارنظر ندارند؟
موضع دانشمندان شیعه امامیه بر همگان آشکار است، چرا که ایشان امام را دارای مقام الهی دانسته و آن عزیز را جانشین حقیقی پیامبر اسلام میدانند و حادثهآفرینان کربلا را ستمگر و طاغی در برابر امام معصوم میشناسند. اما دانشمندان اهل سنت در این میان بر یک راه و رویه نیستند، عدهای تنها به بیان وقایع کربلا اکتفا کردهاند، بعضی تحلیل کردهاند و گروهی دیگر اظهارنظر نیز نمودهاند.
در این نوشتار سعی شده است دیدگاههای دانشمندان اهل سنت خیلی کوتاه بررسی شده که چه آثاری از قیام حسینی در تاریخ اسلام به جای گذارده است و کسانی هم که به خود جرات داده و به نقد و اعراض بر عملکرد حاکمان آن پرداختهاند. از جمله دانشمندانی که نظریههای آنها مطالعه شده میتوان «ابن خلدون»، «ابوالأعلی مودودی»، «شیخ عبدالله علایی»، «عمربن عبدالعزیز»، «احمد بن حنبل»، «علاّمه بسط بن الجوزی»،«حکیم سمرقندی»، «جلالالدین سیوطی» و «عبدالله بن اسعد یافعی» را نام برد. در پایان کتاب، نام و عنوان برخی از علمای اهل سنّت که از خلافت دفاع کردهاند، آورده شده و به یک شبهه در زمینة واقعة عاشورا پاسخ داده شده است. کتاب حاضر با هدف ایجاد راهی در جهت وحدت امّت اسلامی و یافتن الگویی در رسیدن به حقیقت اسلام ناب محمدی(ص) تدوین شده است.
نظر دیگران //= $contentName ?>
عالی...