آفتاب در محاق
- الکترونیکی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
معرفی کتاب آفتاب در محاق
کتاب آفتاب در محاق نوشته مرثا ثامتی برشهای کوتاهیست از زندگی و زمانه امام کاظم علیهالسلام، که نگاهی نو به زندگی آن حضرت انداخته است. نویسنده در این کتاب سعی کرده با تکیهبر احادیث و روایات و زبانی ساده و روان در قالب یکصد برش کوتاه، زندگی امام موسی کاظم علیهالسلام را روایت کند.
گزیده کتاب آفتاب در محاق
سرما غوغا میکرد. موسی(ع) از در آمد تو. لباسهایش را محکم گرفته بود دورش. نشست کنار پدر. گرمتر که شد گفت:« چه خوب میشد انار و انگور اینجا بود، دور هم میخوردیم.» به خودم گفتم: « وسط زمستان انار و انگور کجا بود؟! حالا اگر چیز دیگری میخواست میشد کاری کرد.» پدرش گفت:« واوود بلند شو، ببین توی حیاط چه خبر است؟» باورم نمیشد بیرون که رفتم دیدم همه درختها میوه داده، انگور و انار، انگار نه انگار زمستان است و سرما!
ابوحنیفه آمده بود پیش امام صادق(ع) و میگفت: «پسرتان، موسی، جایی نماز میخواند که مردم از جلویش رد میشوند، به آنها هم نمیگوید رد نشوند، اینطور نماز خواندن که درست نیست!» امام، موسی(ع) را صدا زدند و همه چیز را برایش تعریف کردند. موسی(ع) جواب داد: « ولی من برای کسی نماز خواندم که به من خیلی نزدیکتر از مردم است، مگر توی قرآن ننوشته:« و نحن اقرب الیه من حبل الورید..؟» حالا دیگر ابوحنیفه هیچ حرفی برای گفتن نداشت. فقط با دهان باز موسی(ع) را نگاه میکرد.