کتاب کله پاچه عروسی گزیده ای از مجموعه شعرهای طنز بومی سروده موسی عباسی و رسول سنایی است.
حالت چطوره مشدی؟کی تیسنه که اومدی؟
وَی مامورَل اووُبرقی یا اومی یه سی راجَدی؟
کی تیسنه که دم دری؟تو هم انگار درودری
نه پیری خه نه لاغری ، الان و مو جوون تری؟
***
گدی کنی بی پنایم، هر ساعتی من یه جایم
وختی ایام و من چروم، انگاری من اروپایم
اگرخه داری پیل ایخم، بدونه قال و قیل ایخم
اگر که هم پیل نداری، یه کیز برنج اصیل ایخم
ترجمه:
حالت چطور است مشهدی؟ کی تا حالا آمده ای؟
از این مامورای آب و برق هستی یا آمده ای نذری جدت را بگیری؟
کی تا حالا پشت در ایستاده ای ؟مثل اینکه تو هم در به در شده ای
پیر و لاغر هم نیستی، الان سن شما از من جوان تر است
***
گدای بی پناهی هستم، هر ساعتی جایی هستم
وقتی به شهر چرام می رسم، احساس می کنم در اروپا هستم
اگر پول داری، پول می خواهم بدون قال و قیل
اگر هم پول نداری، یک کیسه برنج محلی می خواهم...
کنگره :
PIR۳۲۸۴ /ل۲۴۳س۹ ۱۳۹۷
دیویی :
۸فا۹/۳۱
شابک :
978-600-03-1895-6